مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بهار جانها

جواد خرمی

نسخه متنی
نمايش فراداده

مهدى (ع) بهار جانها

جواد خرمى

چهره گل باغ و صحرا را گلستان مى‏کند ديدن مهدى عليه‏السلام هزاران درد، درمان مى‏کند مُدّعى گويد که با يک گل نمى‏گردد بهار من گلى دارم که عالم را گلستان مى‏کند

نشاط‏آورترين و خوشايندترين فصل سال و محبوب‏ترين و دوست داشتنى‏ترين فصول در نزد همه انسانها و حتّى حيوانات و پرندگان فصل بهار است.

و از طرف ديگر، زيباترين جلوه‏هاى زندگى انسان در دوران جوانى ظهور و بروز مى‏کند؛ دورانى که او سرشار از انرژى و قدرت و نشاط است و در واقع، جوانى نيز بهار عمر انسان به حساب مى‏آيد.

تمامى اين بهارها کوتاه و محدود است و به قطعه خاصّى از زمان و دوران بستگى دارد که حداکثر چند ماه و يا چند سال به طول مى‏انجامد؛ اما همين دوران کوتاه نيز بدون بهار آفرين حقيقى غمزا و بى‏نشاط است.

آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز خنديد و ابر چشم من از گريه تر هنوز

آمد درخت گل به بر امّا چه فايده؟ کان سرو گلعزار نيامد به بر هنوز

آنچه بشر آرزو دارد و در پى دست‏يابى به آن است، بهار طولانى و همگانى و نشاط فراگير و عمومى است؛ بهارى که تمام نقاط زمين را فرا گيرد و تمام موجودات را زير بال خود قرار دهد و تمام دلها را نشاط بخشد و تمام جانها را سرسبز سازد.

در متون دينى ما به اين آرزوى بشرى و تحقق آن اشاراتى شده است. از جمله، درباره جان جانان، حضرت صاحب الزمان، (روحى له الفداء) چنين تعبيرى آمده است: «اَلسَّلامُ عَلى رَبيعِ الاَْنامِ وَنَضْرَةِ الاَْيامِ؛ سلام بر بهار مردم و شادى روزگار.»


  • گل من را بهارى بى خزان است گل من مهدى صاحب زمان است

  • گل من مهدى صاحب زمان است گل من مهدى صاحب زمان است

و در برخى روايات نيز از روزگار ظهور مهدى عليه‏السلام تعبير به «نيروز» (نوروز) که آغاز بهار است، شده، از جمله: امام صادق عليه‏السلام فرمود: «يومُ النَّيروزِ هُوَ الْيومُ الَّذى يظْهَرُ فيهِ قائِمُنا اَهْلَ الْبَيتِ... وَ ما مِنْ يومِ نَيروزٍ اِلاّ وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فيهِ الْفَرَجَ؛ روز نوروز روزى است که قائم ما اهل بيت در آن ظهور مى‏کند... و هيچ روز نوروزى نيست، مگر اينکه ما در آن روز منتظر فرج مى‏باشيم.»

اى دل بشارت مى‏دهم خوش روزگارى مى‏رسد با درد و غم طى مى‏شود آخر بهارى مى‏رسد

اين تعبير فقط يک تعبير ذوقى و ادبى شعر گونه عارى از حقيقت نيست، بلکه از واقعيت بس ژرفى حکايت دارد که تنها در دوران مهدى موعود عليه‏السلام تحقق‏پذير خواهد بود.

آنچه پيش‏رو داريد تحليل کوتاهى است از اين مطلب که در دوران مهدى عليه‏السلام بهار همه جانبه و فراگير مى‏شود، و نشاط و شادى عمومى و جهانى خواهد شد.

اگر آن گل به تنهايى نمايد چهره بر عالَم شود بر مدّعى پيدا که با يک گُل بهار آيد

1. بهار دلها

اى مايه ناز! جمله کار تو خوشست مانند بهار روزگار تو خوشست

اوّلين گامى که براى بهار همه جانبه و نشاط دلها در دوران آن بهار آفرين به وجود مى‏آيد، زنده شدن قرآن و سنّت است. وقتى قرآن زنده شد، دلها نيز با نشاط و بهارى مى‏شود.

على عليه‏السلام فرمود: «يعْطِفُ الْهَوى علَى الْهُدى اِذا عَطَفُوا الْهُدى عَلَى الْهَوى و يعْطِفُ الرَّأْىَ عَلَى الْقُرْآنِ اِذا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْىِ؛ امام مهدى عليه‏السلام زمانى که مردم هدايت الهى را به خواسته‏هاى نفسانى برگردانده‏اند، هواى نفس را به هدايت الهى برمى‏گرداند و آن گاه که مردم قرآن را تفسير به رأى کنند، او آراء و نظريات را به قرآن گرايش دهد.» و در ادامه فرمود: «وَ يحْيى مَيتَ الْکتابِ وَالسُّنَّةِ؛ و آنچه از قرآن و سنّت مرده [و بدان عمل نمى‏شود]، زنده مى‏کند.»

آن‏گاه که قرآن بر تمام امور حاکم گشت، دلها بهارى خواهد شد؛ چرا که امام على عليه‏السلام فرمود: «تَعَلَّمُوا کتابَ اللّهِ تَبارَک وَ تَعالى فَاِنَّهُ اَحْسَنُ الْحَديثِ وَاَبْلَغُ الْمَوْعِظَةِ وَ تَفَقَّهُوا فيهِ فَاِنَّهُ رَبيعُ الْقُلُوبِ؛ کتاب خداى بلند مرتبه را فراگيريد؛ زيرا بهترين سخن و رساترين موعظه است و در قرآن انديشه کنيد که به راستى قرآن بهار دلها است.»

و قرآن نيز هميشه بهارى است؛ چنان که از امام صادق عليه‏السلام سؤال شد: چرا قرآن هميشه تازه و زنده است و هرگز کهنه نمى‏شود؟ فرمود: «لاَِنَّ اللّه تَبارَک وَ تَعالى لَمْ يجْعَلْهُ لِزَمانٍ دوُنَ زمانٍ وَلا لِناسٍ دُونَ ناسٍ فَهُوَ فى کلِّ زَمانٍ جَديدٌ، وَ عِنْدَ کلِّ قَوْمٍ غُضٌّ اِلى يومِ الْقِيامَةِ؛ براى اينکه خداوند تبارک و تعالى آن را براى زمان خاصى و براى مردم معينى قرار نداده. در نتيجه، قرآن در هر زمانى، تازه و در نزد هر گروهى، جديد خواهد بود تا روز قيامت.»

نکته ديگرى که بايد بدان توجه نمود اين است که خود قرآن نيز بهارى دارد؛ چنان که فرمود: «لِکلِّ شَىْ‏ءٍ رَبيعٌ وَ رَبيعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضانَ؛ هر چيز بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.» و اوج آن شب قدر است و شب قدر را پيوند محکمى است با حجّت الهى؛ چرا که تقديرات در بهار معنوى الهى بر روز نوروز روزى است که قائم ما اهل بيت در آن ظهور مى‏کند... و هيچ روز نوروزى نيست، مگر اينکه ما در آن روز منتظر فرج مى‏باشيم.

بهارى‏ترين دلها، که حجّت الهى است، نازل مى‏شود. البته، وقتى اين حجّت آشکار گردد، با وجود بهارى خويش تمام هستى را با قرآن که بهار دلها است، بهارى خواهد کرد.

2. بهار عقل و خرد

در گام بعدى، حضرت عقلها و خردها را رشد داده، سبز و بهارى مى‏کند. امام صادق عليه‏السلام فرمود: «اِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ يدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ اَکمَلَ بِهِ اَخْلاقَهُمْ؛ چون قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى‏گذارد و عقول آنها را به وسيله آن متمرکز ساخته و اخلاقشان را به وسيله آن به کمال مى‏رساند.»

در کنار بهارى شدن دلها و عقلها، و پايدار شدن شاديها، گرفتاريها و اختلافات را نيز از جامعه برخواهد داشت. درباره گرفتاريها، حضرت زين العابدين عليه‏السلام فرمود: «اِذا قامَ قائِمُنا اَذْهَبَ اللّهُ عَنْ شيعَتِنَا الْعاهَةَ؛ زمانى که قائم ما اهل بيت قيام کند، خداوند متعال از شيعيان ما سختى و گرفتارى را بر مى‏دارد.» و همين طور کينه‏ها که نشاط و شادى را از دل مى‏برد، در آن زمان از بين خواهد رفت. على عليه‏السلام فرمود: «لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا... لَذَهَبَتِ الشَّحْناءُ مِنْ قُلوبِ الْعِبادِ؛ اگر قائم ما قيام کند... عداوت و کينه از سينه‏هاى بندگان [خدا] بيرون مى‏رود.»

و امام صادق عليه‏السلام در مورد رفع اختلاف فرمود: «فَوَ اللّهِ يا مُفَضَّلُ لَيرْفَعُ عَنِ الْمِلَلِ وَالاَْديانِ الاِْختِلافُ وَ يکونُ الدّينُ کلُّهُ واحِدا؛ اى مفضّل! به خدا سوگند که از ميان ملّتها و اديان اختلاف برداشته مى‏شود و کلّ دين يکى مى‏باشد.»

3. رشد و شکوفايى اقتصاد

گام ديگر حضرت مهدى عليه‏السلام در ايجاد بهار فراگير، ايجاد وضعيت اقتصادى مطلوب در جامعه است که نشاط و شادى را در آحاد جامعه به ارمغان مى‏آورد.

امام باقر عليه‏السلام فرمود: «وَيسَوّى بَينَ النّاسِ حَتّى لا تُرى مُحْتاجا اِلَى الزَّکاةِ؛ [امام مهدى عليه‏السلام] اموال را ميان مردم چنان به تساوى تقسيم مى‏کند که ديگر نيازمند به زکات يافت نمى‏شود.»

و پيامبر اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «خداوند بزرگ در زمان حضرت ولى عصر عليه‏السلام گنجها و معدنهاى زمين را براى آن حضرت ظاهر مى‏سازد.»

يقينا شکوفايى اقتصاد و ايجاد عدالت فراگير و گسترده، جامعه را سرشار از نشاط و شادى نموده و زندگى بوى بهارى مى‏گيرد.

4. بهار همه جانبه در طبيعت

در دوران ظهور حضرت همچنان که بهار معنوى با بهارى شدن دلها و خردها به اوج خود مى‏رسد، طبيعت نيز سرسبز و شکوفا و بارور مى‏گردد. اين را از رواياتى مى‏توان استفاده کرد که به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

وفور گنجها و معادن

پيامبر اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «يخْرِجُ لَهُ الاَْرْضُ اَفْلاذَ کبِدِها وَ يحْثُو الْمالَ حَثْوا وَلا يعُدُّهُ عَدّا؛ زمين پاره‏هاى جگر خود را براى آن حضرت ظاهر مى‏سازد و ثروت فزونى مى‏يابد [به حدى] که قابل شمارش نمى‏باشد.»

جگر گوشه‏هاى زمين کنايه از گنجهاى نهفته است و اميرمؤمنان على عليه‏السلام نيز در خطبه‏اى به آن اشاره مى‏کند:

«وَ تُخرجُ لَهُ الاَْرْضُ اَفاليذَ کبِدِها وَ تُلْقى اِلَيهِ سِلْما مَقاليدَها فَيريکمْ کيفَ عَدلُ السّيرَةِ وَ يحْيى مَيتَ الْکتابِ وَ السُّنَّةِ؛ زمين پاره جگرهاى خود را برايش بيرون مى‏ريزد و تمام کليدهايش را به وى مى‏سپارد. او به شما نشان خواهد داد که روش دادگرى چيست و بخش مرده کتاب و سنّت را احيا خواهد کرد.»

چون قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مى‏گذارد و عقول آنها را به وسيله آن متمرکز ساخته و اخلاقشان را به وسيله آن به کمال مى‏رساند.

بارندگى فراوان و سرسبزى زمين

على عليه‏السلام فرمود: «لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا لاََنْزَلَتِ السَّماءُ قَطْرَها، وَلاََخْرَجَتِ الاَْرضَ نَباتَها... وَاصْطَلَحَتِ السِّباعُ وَالْبَهائِمُ حَتّى تَمْشِى الْمَرأَةُ بَينَ الْعِراقِ اِلَى الشّامِ لا تَضَعُ قَدَمَيها اِلاّ عَلَى النَّباتِ، وَ عَلى رَأْسِها زينَتُها لا يهَيجُها سَبُعٌ؛ اگر قائم ما قيام کند، آسمان بارانش را نازل مى‏کند و زمين گياهان خويش را بيرون نمايد، پرندگان و چهارپايان در آشتى به سر برند تا آنجا که زنى از عراق به شام مى‏رود و هر جا پا مى‏گذارد سر سبز است، و در حالى که زينت او بر سرش مى‏باشد، هيچ درنده‏اى مزاحم او نمى‏شود.»

رسول اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: امّت من در دوران مهدى عليه‏السلام از نعمتهايى بهره‏مند مى‏شوند که هرگز قبل از آن متنعم نشده بودند، آسمان بارانش را پى‏درپى مى‏فرستد و زمين نيز چيزى از گياهان را در خود نگه نمى‏دارد، بلکه آن را بيرون مى‏فرستد.»

و در جاى ديگر آن حضرت فرمود: «يخْرُجُ فى اخِرِ اُمَّتِىَ الْمَهْدِىُّ، يسْقيهِ اللّهُ الْغَيثَ وَ تَخرُجُ الاَْرضُ نَباتَها، وتَکثُرُ الْماشِيةُ و تَعْظَمُ الاُْمَّةُ؛ در پايان امّت من مهدى خروج مى‏کند، خداوند براى او باران مى‏فرستد، و زمين گياه خويش را بيرون مى‏کند،... و گلّه‏ها فراوان شده، و امّت [اسلامى] بزرگ خواهد شد.»

و راستى که بايد گفت: سلام بر بهار مردم و جانها، سلام بر بهار آفرين هستى و سلام بر نشاط بخش روزگار!

. مفاتيح الجنان، زيارت حضرت صاحب الامر، ص 1006؛ بحار الانوار، ج 99، ص 101.

. بحار الانوار، ج 52، ص 308؛ مستدرک الوسائل، ج 16، ص 356.

. شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد، ج 9، صص 40 ـ 41؛ نهج البلاغة، خ 138؛ ميزان الحکمة، محمدى رى شهرى، ج 1، ص 187، ح 1246.

. همان مدارک.

. تحف العقول، على بن شعبه، ص 150؛ ميزان الحکمة، محمدى رى شهرى، ج 6، ص 2518، ح 16430؛ وسائل الشيعة، حر عاملى، بيروت، دار احياء التراث، ج 4، ص 82.

. بحار الانوار، ج 92، ص 15، ح 8 و 9؛ ميزان الحکمة، ج 6، ص 2519.

. وسائل الشيعة، ج 6، ص 227.

. بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 71.

. الخصال، شيخ صدوق، ج 2، ص 541، ح 14.

. همان.

. کشف الغمّة، اربلى، ج 2، ص 464.

. بحار الانوار، ج 51، ص 390، 323، 335، 338، و 339.

. همان،ص 326 و ر. ک: شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد، ج 9، صص 40 ـ 41.

. بحار الانوار، ج 51، ص 68، ح 9.

. نهج البلاغة، خطبه 138.

. بحار الانوار، ج 10، ص 104، ح 1.

. همان، ج 51، ص 83.

. کنز العمال، 38700؛ ميزان الحکمة، ج 1، ص 187، ح 1245.