این تذهبون؟

سهیلا صلاحی اصفهانی

نسخه متنی
نمايش فراداده

اين تذهبون؟

سهيلا صلاحى اصفهانى

جماعت!

كجا مى‏رويم؟

چرا به زمين و آسمان بد مى‏گوييم؟

چرا از روزگار گله مى‏كنيم؟

چرا تحمل خودمان را نداريم؟

چرا با لبخند بيگانه‏ايم؟

چرا غصه‏ها به جانمان چنگ انداخته؟

چرا از يكديگر خسته‏ايم؟

چرا به آب و آسمان نگاه نمى‏كنيم؟

چرا انتظار بهار را نمى‏كشيم؟

چرا ديگر صورت‏هامان «ناضره‏» نيست؟

چرا چشم‏هامان «الى ربك ناظره‏» نيست؟

مگر فراموشمان شده زمين از آن خداست و «يورثها من يشاء من عباده‏» ؟

مگر فراموشمان شده «والعاقبة للمتقين‏» ؟

چرا دل‏هايمان را به «ان الارض يرثها عبادى الصالحون‏» خوش نمى‏كنيم؟

چرا منتظر «الساعة‏» كه «قريب‏» است نيستيم؟

چرا براى «يوم الخروج‏» روزشمارى نمى‏كنيم؟

چرا به «والله متم نوره‏» يقين نداريم؟

جماعت!

باور بياوريد به وعده خداوند; «ليستخلفنهم فى الارض‏» دروغ نيست .

«ليظهره على الدين كله‏» جدى است، اگر چه مشركان را خوش نيايد .

جماعت!

«انشق القمر» در پيش است .

«اقترب الساعة‏» چشم برهم زدنى طول نمى‏كشد .

«يوم الفتح‏» از راه مى‏رسد و خدا نكند در آن روز از كسانى باشيم كه ايمان به دردمان نخورد .

جماعت!

نمازهايتان را با «امن يجيب المضطر» ختم كنيد .

و به ياد داشته باشيد منت‏خدا را بر «الذين استضعفوا فى الارض‏»

او همه تشنگان را با «ماء معين‏» سيراب مى‏كند .

جماعت!

خداوند اراده كرده است كه ما قوى باشيم كه او را دوست‏بداريم و او دوستمان بدارد .

خداوند به «اقامواالصلوة‏» ما افتخار مى‏كند .

«اتواالزكوة‏» ما را به رخ دنياطلبان مى‏كشد .

از «امروا به معروف و نهوا عن المنكر» ما حظ مى‏كند .

جماعت!

ما تنها نيستيم .

«اينما تكونوا يات بكم الله جميعا» دست‏به سر كردن ما نيست .

چرا نويد «بقية‏الله خيرلكم‏» را به يكديگر نمى‏دهيم؟

به خدا قسم زمين، مرده نمى‏ماند!

به خدا قسم «جاء الحق‏» آمدنى است!

«زهق الباطل‏» شدنى است!

و واى به حال ما اگر از مفلحون «حزب الله‏» نباشيم .