فروغ حکمت

مترجم و شارح: محسن دهقانی

نسخه متنی -صفحه : 337/ 94
نمايش فراداده

مفهوم در استقلال و عدم آن تابع وجود خود

ترجمه

از آنچه گذشت مطالبى تفريع مى گردد: اول آنكه مفهوم در استقلال و عدم استقلال، تابع وجودى است كه از آن انتزاع مى شود. و از پيش خود چيزى جز ابهام ندارد. پس حدود جواهر و اعراض، در مقايسه بعضى با بعض ديگر و با عنايت به خود آنها ماهيات جوهرى و عرضى محسوب مى شوند. و در مقايسه آنها با خداى تبارك و تعالى، روابط وجودى محسوب مى شوند. و آن مفاهيم با قطع نظر از وجود آنها نه مستقل هستند و نه رابط (بلكه محكوم به ابهام هستند).

شرح

ماهيات و مفاهيم در استقلال و عدم استقلال تابع وجوداتى هستند كه از آنها انتزاع مى گردند. اگر وجود آنها مانند وجود جوهرى يا عرضى، وجود فى نفسه و مستقل بود آن مفاهيم هم مستقلند. لذا آن مفاهيم را مى توان ماهيات ناميد; زيرا ماهيات مفاهيمى هستند كه استقلال مفهومى داشته باشند. و اگر وجود آنها مانند وجود روابط، غير مستقل بود آن مفاهيم نيز غيرمستقلند.

پس، مفاهيم جوهرى و عرضى وقتى ماهيات محسوب مى شوند كه وجودات آنها به لحاظ مستقل مورد عنايت واقع شوند. اما اگر وجودات آنها در رابطه با علت آنها مورد لحاظ قرارگيرد وجوداتشان روابط محسوب شده، مفاهيم انتزاعى از آنها ماهيات جوهرى و عرضى نخواهند بود. نتيجه مى گيريم كه مفاهيم انتزاع شده از وجودات، صرف نظر از وجود آنها نه محكوم به استقلالند نه محكوم به عدم استقلال، بلكه استقلال و عدم استقلالشان برگرفته از وجود آنهاست.

متن

الثانى: أنّ من الوجودات الرابطة ما يقوم بطرف واحد، كوجود المعلول بالقياس إلى علّته، كما أنّ منها ما يقوم بطرفين، كوجودات سائر النسب والاضافات.