قاعده، یا زمینه‏ سازان شورش سفیانی

محمد شفیعی سروستانی

نسخه متنی
نمايش فراداده

القاعده، يا زمينه‏سازان شورش سفيانى

بمب‏گذاريهاى اخير در شهر كربلا كه منجر به كشته شدن صدها تن از شيعيان عزادار در جوار حرم حضرت سيدالشهداء(ع) و پذيرش مسئوليت آن توسط گروه القاعده شد، بار ديگر مسئله عناد وهابيون نسبت به شيعيان و نقش مبهم القاعده در رخدادهاى جهان توجه علاقه‏مندان به اين موضوع را به خود جلب كرده است.

در نامه «احمد فضيل نزال الخلايله»، ملقب به ابو مصعب الزرقاوى، از اعضاى برجسته القاعده و طراح عمليات انفجارهاى كربلا، خطاب به رهبران القاعده ـ كه چندى قبل توسط سيا منتشر شده است ـ استراتژى حركت القاعده در سالهاى آينده تبيين و در آن صراحتا به شيعيان اعلام جنگ داده شده است.1

زرقاوى ـ كه آمريكا براى دستگيرى وى 10 ميليون دلار جايزه تعيين كرده است ـ كارشناس مواد سمى و منفجره است و توانايى بسيار بالايى در امر سازماندهى و برقرارى روابط داشته، رياست گروههاى زير زمينى و ناشناخته در اروپا، خليج(فارس) و نيز فرماندهى ميدانى مقاومت عراق را برعهده دارد.

زرقاوى در نامه‏اش، حضور نظامى آمريكا را در عراق هديه‏اى الهى و بهترين فرصت برشمرده و از 250 عمليات بزرگ اين شبكه عليه شيعيان، پليس عراق و نيروهاى خارجى در اين كشور، خبر داده است.

او حضور القاعده را در عراق ضرورى و استراتژيك توصيف كرده و مى‏گويد:

جهاد امت در راه خدا در سرزمين رافدين (عراق) واجب است و در جريان هستيد كه اين عرصه همانند ديگر عرصه‏ها نيست، زيرا در آن نقاط مثبت و منفى وجود دارد كه در عرصه‏هاى ديگر يافت نمى‏شود. از بزرگترين نكات مثبت اين ميدان، جهاد در اعماق سرزمين عرب ـ كه بين آن تا سرزمين حرمين و مسجدالاقصى، فاصله نزديكى است ـ مى‏باشد.

وى در قسمتى ديگر به اهميت منطقه شام (سوريه) اشاره و لزوم حضور القاعده در منطقه سوريه را بيان مى‏كند:

ما از دين خدا ياد گرفتيم كه معركه واقعى و فاصله بين كفر و اسلام در اين سرزمين وجود دارد؛ يعنى شام و اطراف آن، پس بايد براى تثبيت جاى پا در اين سرزمين، تلاش و سعى فراوانى مبذول داشت، شايد كه پس از آن خداوند تغييرى ايجاد كند. در حقيقت اى بزرگواران! بر ماست تا با ديده‏اى عميق و نشأت گرفته از شريعت و واقعيت معيشتى خود، به اين مسئله بنگريم. من اين واقعيت را با چشم خود مى‏بينم و به شما مى‏گويم.

او دليل حضور آمريكاييان در عراق را اعتقاد آنان به تلاش در راه تسريع در برپايى دولت اسراييل كه موجب ظهور مسيح مى‏شود، مى‏داند:

همان‏طور كه از شما پنهان نيست، آمريكاييها براى برپايى دولت اسراييل، از نيل تا فرات به عراق آمده‏اند و دولت صهيونيستى آمريكا معتقد است كه تسريع در برپايى دولت اسراييل، موجب تسريع در خروج مسيح مى‏شود، پس با همه عزم و افتخار و همه امكانات خود به عراق آمده‏اند؛ در حالى كه گمان مى‏كردند، موضوع اشغال عراق ساده خواهد بود، ليكن با واقعيتى كه مغاير با گمان آنها بود، روبرو شده‏اند.

زرقاوى وضعيت عراق را به صورت يك فضاى سياسى كه در اختلافات مذهبى و قومى به‏سر مى‏برد، توصيف و اضافه مى‏كند كه مردم عراق جز از يك دولت مركزى نيرومند و حاكم قوى و مستبد ـ كه از زياد بن ابيه آغاز و به صدام حسين پايان يافت ـ پيروى نمى‏كنند. و روزهاى سختى را، براى آينده اين سرزمين پيش‏بينى مى‏كند. زرقاوى در قسمت ارايه استراتژى نامه خود، با تقسيم دشمنان «القاعده» به 4 گروه آمريكايى، كرد، پليس عراق و شيعيان، شيعه را به عنوان بزرگ‏ترين دشمن «القاعده» معرفى كرده است. او در قسمتى از نامه خود آورده است: «تاكنون 25 سلسله عمليات بر عليه شيعيان و مظاهر آنها و نيز آمريكاييها و نظاميان آنها، پليس، سربازان و نيروهاى ائتلاف انجام گرفته است و ان‏شاءاللّه‏ در آينده بيشتر خواهد شد».2

او شيعيان را به عنوان دشمنان در كمين نشسته و دشمنى كه لباس دوست بر تن كرده توصيف و اضافه مى‏كند كه آنان ارث اختلاف درونى را به ميراث برده‏اند و خطرى آشكار و حقيقى هستند و قتل آنان از خوارج واجب‏تر است.

از طرفى وى، توده‏هاى اهل سنت را به ساده لوحان و غافلانى تشبيه كرده است كه بر سر سفره لئيمان نشسته‏اند و با تشبيه علماى اهل سنت به مواد مخدر، پوشش كاذب علما را مانع حركت مردم به سوى جهاد و نبرد مى‏داند. از نگاه زرقاوى، تنها گروه شايسته در ميان اهل سنت، كسانى هستند كه به درگيرى مسلحانه و همراهى با «القاعده» روى آورده‏اند.

زرقاوى استراتژى جديد القاعده را مورد حمله قرار دادن شيعيان و ايجاد جنگ مذهبى به منظور همراه ساختن اهل سنت با القاعده، بيان مى‏كند:

به نظر ما شيعيان كليد تغييرند. منظور من اين است كه هدف قرار دادن و ضربه زدن به اين افراد در عمق دينى، سياسى و نظامى آنها، موجب تحريك آنان خواهد شد و اگر ما موفق به كشاندن آنها به ميدان جنگ فرقه‏گرايى شويم، آنگاه مى‏توانيم اهل تسنن غافل را در هنگام احساس خطر موجود و مرگ حتمى، به دست اين افراد بيدار كنيم.

اين امر علاوه بر ايجاد اميد نسبت به بيدار كردن افراد به خواب رفته، به معنى كوتاه كردن ناخن و كندن دندانهاى اين افراد پيش از آغاز جنگ حتمى است. همچنين اميد مى‏رود اين امر، مردم را عليه آمريكاييها ـ كه عامل نابودى و مصيبت‏اند ـ تحريك كند و شما بايد به اين مردم، نسبت به اقدام در نوشيدن عسل و دستيابى به امكاناتى كه تا كنون از آن محروم بودند، هشدار دهيد، زيرا با اين روش، سلامت را ترجيح مى‏دهند و به رويارويى با دشمن پشت مى‏كنند.

خبرنگار الشرق‏الاوسط درباره زرقاوى، گزارشى تهيه كرده، شخصيت او را اينگونه توصيف مى‏كند: «در مجموع مى‏توان گفت، او مردى است كه تاريخ، او را از قرن اول هجرى با همان اخلاق، قيافه و آرزوهايش به قرن 21، پرتاب كرده است.»3

اين مطلب نشان دهنده خط مشى فكرى رهبران القاعده و زنگ خطرى است براى شيعيان، زيرا در حالى كه طى دو دهه اخير گروههاى مختلف شيعيان هر يك به نوعى آلوده به سكولاريزم شده‏اند، دشمنانى چون القاعده، با تكيه بر تعصبات دينى و كينه‏هاى گذشته، نقشه از ميان بردن شيعيان را طراحى مى‏كنند.

امروز گروه القاعده به عنوان يك گروه بنيادگرا، كه از يك سو (حداقل در ظاهر) عناد شديدى نسبت به سياستهاى آمريكا و هم‏پيمانانش نشان مى‏دهد و در حال سازماندهى عمليات گوناگون بر ضد منافع آنان است، ـ نظير بمب‏گذارى 11 مارس در مادريد، كه يكى از تكان دهنده‏ترين وقايع تروريستى اروپا به حساب مى‏آيد و القاعده با ارسال نامه‏اى به روزنامه القدس العربى چاپ لندن مسؤوليت اين انفجارها را برعهده گرفت و از ديگر سو وامدار اعتقادات وهابيت است و به عنوان دشمنان اصلى شيعيان به حساب مى‏آيد و نقش مهمى را در بحرانهاى جهانى آتى، ايفا خواهد كرد.

با توجه به قرائن و شواهد موجود بزرگان و تطبيق حوادث جارى جهان با احاديث، ترديدى نيست كه ما در آخرين برهه از آخرالزمان به‏سر مى‏بريم. لحظه و ساعتى نيست كه از گوشه و كنار جهان، شاهد اخبار و وقايع تازه‏اى كه هر يك به حقيقت پيوستن يكى از پيشگوييهاى آخرالزمان، را نويد مى‏دهد، نباشيم.

از جمله علايم حتمى ظهور حضرت مهدى(ع) شورش شخصى به نام عثمان سفيانى است كه از ناحيه شام قيام مى‏كند. امام صادق(ع) مى‏فرمايند:

سفيانى از (نشانه‏هاى) حتمى است و در ماه رجب شورش مى‏كند. وقتى بر مناطق پنج‏گانه سيطره يافت دقيقا نه ماه كه حتى يك روز هم بيشتر نمى‏شود حكومت خواهد كرد.4

آن مناطق پنجگانه، عبارتند از: دمشق، اردن، حمص، حلب، قنسرين كه مراكز فرمانروايى منطقه، سوريه، اردن و لبنان مى‏باشند.5

با بررسى احاديثى كه خط‏مشى فكرى، فرهنگى، سياسى و استراتژيك سفيانى را بيان مى‏كنند، به نقاط مشتركى ميان طرز فكر و استراتژى سفيانى و سياست و برنامه‏هاى گروه القاعده برمى‏خوريم، به بيان ديگر شايد بتوان از القاعده به عنوان زمينه‏ساز شورش سفيانى نام برد.

بر طبق احاديث سفيانى و يارانش ظاهرى به شدت مذهبى دارند و تلاش بسيارى در جهت مذهبى جلوه دادن جنبش خود مى‏كنند. چنان‏چه در نسخه خطى ابن حماد ص75 آمده است:

سفيانى در اثر عبادت بسيار زرد رنگ به‏نظر مى‏رسد.6

سفيانى اگر چه شديدا خود را دشمن غربيان و يهوديت نشان مى‏دهد اما سرانجام به‏عنوان خط مقدم دفاعى، به نفع يهوديان و نيروهاى نظامى غربى، با ارتش حضرت مهدى(ع) وارد جنگ مى‏شود و پس از شكست، باقى‏مانده نيروهايش به سمت لشكريان غربى مى‏گريزند.7

كينه‏توزى از بارزترين صفات سفيانى و يارانش است و از روايات چنين برمى‏آيد كه نقش سياسى او ايجاد فتنه مذهبى در ميان مسلمانان و تحريك تسنن عليه شيعيان، تحت شعار يارى اهل سنت است. و اين در حالى است كه در پشت پرده هوادار و مزدور زمامداران غرب و يهود است. سفيانى با هدف كشتار شيعيان وارد عراق مى‏شود. از امام باقر(ع) نقل شده است كه فرمود:

گوئيا با سفيانى يا رفيق او هستم كه در كوچه‏هايتان در كوفه رحل اقامت افكنده و مناديش بانگ مى‏زند كه هر كه سر شيعه على را بياورد هزار درهم (جايزه) مى‏گيرد. همسايه به همسايه‏اش هجوم مى‏برد و مى‏گويد اين هم از آنهاست و گردنش را مى‏زند و هزار درهم مى‏گيرد. فرمانروايى بر شما در آن زمان تنها از آن زنازادگان است. گويا كه به صاحب روبند مى‏نگرم كه به سوى شما مى‏آيد و شما را مى‏شناسد و شما او را نمى‏شناسيد يك به يك مردان شما را بدنام مى‏كند؛ چرا كه او زنازاده‏اى بيش نيست.8

از امير مؤمنان(ع) روايت شده است كه فرمود:

ارتش سفيانى وارد كوفه مى‏شود و كسى را رها نمى‏كند مگر آن‏كه او را مى‏كشد، آنچنان خوى آدم‏كشى دارند كه وقتى مردى از آنان به گوهر گرانبها و عظيمى برخورد نمايد به آن توجهى نمى‏كند. ولى اگر كودك خردسالى را ببيند او را دستگير كرده و به قتل مى‏رساند.

در حال حاضر گروه القاعده با تبليغات وسيع در كشورهاى عربى و تكيه بر شعارهاى ضد غربى و ضد يهودى، جماعت بسيارى از اهل تسنن را به سمت خود جلب كرده و هر روز بر طرفداران اين گروه در ميان كشورهاى عربى افزوده مى‏شود.

با توجه به آنچه گفته شد بر همه ما لازم است در شرايطى كه جامعه شيعيان از هر سو مورد هجوم دشمنان سرسختى چون يهود و دولت صهيونيست آمريكا، (كه به منظور تسريع در تحقق پيشگوييهاى آخرالزمان و با عقيده و آرمان ايجاد دولت اسراييل، از نيل تا فرات و به منظور سرعت بخشى به ظهور مسيح وارد منطقه خاورميانه شده و آشكارا به تهديد نظامى ما مى‏پردازد). و از سوى ديگر خطر روزافزون بروز جنگ مذهبى توسط دشمنان قسم خورده‏اى مانند القاعده، قرار دارد، با هوشيارى تمام و تحليل دقيق شرايط سياسى، نظامى منطقه خود را براى مقابله با توطئه‏هاى روزافزون شيطان بزرگ و دفاع از كيان جامعه شيعى آماده كنيم.

1 .baztab.com/index.asp?ID=14404

2 .baztab.com/index.asp?ID=14554

3 .baztab.com/index.asp?ID=14450

4 .نعمانى، الغيبة، ص202.

5 .على كورانى، عصر ظهور، ص124.

6 .همان، ص120.

7 .همان، ص119.

8 .شيخ طوسى، الغيبة، ص273.