دكتر سيد محمد حكاك1
مطلب اصلي مقاله «نگرش انتقادي بر روش تحقيق و تفكر در فلسفه اسلامي» اين است كه در فلسفه اسلامي تنوع و تشعب وجود ندارد. اين امر معلول نبود عنصر انتقاد در اين فلسفه است. امر اخير خود معلول مقدس شمرده شدن اين فلسفه و اين نيز حاصل اتحاد آن است با دين. چون دين به عنوان يك امر مقدس بيرون و برتر از حوزه شناسايي و نقد است. در اين مقاله همه اين ادعاها مورد نقد قرار گرفته و بدانها پاسخ داده شده است و ثابت شده كه: نه فلسفه اسلامي بي بهره از تنوع، و نه فاقد عنصر انتقاد است بلكه انتقاد همواره در آن موجود بوده است، و نه ديني است بدان معني كه مقصود نويسنده مقاله «نگرش انتقادي» است، و نه (از همه مهمتر) اسلام دخالت عقل را در فهم دين ممنوع و دين را برتر از شناسايي و نقد ميداند، بلكه، برعكس، سفارش اكيد به فهم عاقلانه دين ميكند و آنرا دائر مدار عقل ميداند. ضمناً به بعضي از تناقضها و تزلزلهاي سخن نويسنده مقاله مذكور نيز اشاره شده است.
در شماره 15 مجله نامه مفيد، مقالهاي چاپ شده است از آقاي دكتر منوچهر صانعي تحت عنوان «نگرش انتقادي بر روش تحقيق و تفكر در فلسفه اسلامي». نويسنده در اين مقاله سخناني اصلي دارد و سخني چند فرعي (نسبت به سخنان اصلي). اينجانب اكنون در حد مجال يك مقاله تنها به نقد ادعاهاي اصلي او ميپردازم. اين ادعاها با اندكي تلخيص از اين قرار است.