هر يك از عوامل يادشده داراى دوقطب سمت راست «+» و سمت چپ «-» مىباشند. در واقع هركدام از عوامل بر روى پيوستارى از 10 مقياس مساوى قرار دارد و پاركهاى 8 و 9 و10 با فراوانى وقوع 18 درصد و پاركهاى 1 و 2 و 3 نيز با همين درصد، توصيفگر نمرات بالا و پايين جامعه مىباشند.
جدول 3ـ3، توصيف اجمالى عوامل 16گانه شخصيت، بازنگرى پنجم (1993) نقل از دلخموش 1380
عوامل | معناى قطب + | معناى قطب ـ |
A گرمى | گرم، اجتماعى، متوجه ديگران | خوددار، غيرصميمى، فاصلهجو |
B استدلال | انتزاعى | عينى |
C پايدار هيجانى | واجد پايدارى هيجانى سازشيافته، پخته | واكنشپذير، به لحاظ هيجانى ناپايدار |
E سلطه | تسلط، نيرومند، بيانگر | با ملاحظه، مشاركتجو، كنارهگير از تعارض |
F سرزندگى | سرزنده، پرشور، خودانگيخته | جدى، خويشتندار، دقيق |
G هشيارى به قواعد | هشيار به قواعد، وظيفهشناس | خودخواه، ناهمنوا، فرصتطلب |
H جسارت اجتماعى | واجد جسارت اجتماعى، خاطرهجو، مقاوم | خجالتى، حساس به تهديد، ترسو |
I حساسيت | حساس، واجد ذوق هنرى، احساساتى | سودمندنگر، بىاحساس، عينىنگر |
L مراقبت | مراقبت، بد گمان، شكاك، محتاط | اهل اعتماد، خوشگمان، پذيرا |
M انتزاع يافتگى | انتزاع، رؤيايى، خيالباف | واقعنگر، اهل عمل، چارهانديش |
N مخفى كار | مخفى كار، محتاط، پرده پوش | صريح، بىريا، ساده |
O دلواپسى | دل واپس، مردّد، نگران | واجد اطمينانبهخويشتن،آسودهخاطر،از خود راضى |
Q1 آماده براى تغيير | آماده براى تغيير، تجربهگرا | سنّتى، دلبسته به مأنوس |
Q2 خود اتكايى | خود اتكا، تنها، فردگرا | گروهجو، پيوندجو |
Q3 كمالطلبى | كمالطلب، مرتب، منضبط | دمساز با بىنظمى، بىدقت، منعطف |
Q4 تنش | تنيده، پر انرژى، ناشكيب، زير فشاركشاننده | تنش زدوده، آرام، شكيبا |