بسم اله الرحمن الرحيم آنچه از اسناد بدست آمده در لانه جاسوسى برمى آيد و بررسى حوادث و و رويدادهاى بعد از انقلاب نيز آن را به ثبوت مى رسانند آن است كه شيطان بزرگ را نمى توانست با انقلاب اسلامى ايران كه منافع حياتش در منطقه را به خطر انداخته، و عوامل سرسپرده اش را از كار بر كنار كرده بود موافق باشد، بعد از پيروزى انقلاب و حاكميت جمهورى اسلامى بر آن مى شود كه براى بدست آوردن حداكثر منافع در شرايط سياسى بعد از انقلاب، با چهره اى جديد دست به اقداماتى تازه بزند و از اين رو بعد از آنكه مشاهده مى كند دولت موقت جمهورى اسلامى از افرادى تشكيل شده كه از نظر سياسى رو به سوى غرب دارند تصميم مى گيرد تا آنجا كه ممكن است روابطش با آن را توسعه دهد و حتى آن طور كه از بعضى از اسناد برمى آيد در بعضى مواقع به تلاشهايى دست مى زند تا مسائل حاد موجود در جامعه بعد از انقلاب به نحوى حل شود كه موجب تقويت دولت موقت گردد. " در اين مورد مى توان اشاره كرد به يكى از اسناد كتاب شانزدهم مبنى بر اين كه آمريكا سعى دارد از طريق سفراى آلمان و فرانسه در عراق به دولت عراق توصيه كند كه با كنترل مرزهايش با ايران مانع تحرك كردها شود تا دولت موقت بتواند مسائل كردستان را حل نمايد و در نتيجه بتواند وجهه اى در داخل كشور بدست مى آورد. در اين تلاشها مى توان به دو هدفت عمده شيطان بزرگ اشاره كرد اول آنكه با تقويت دولت موقت و ليبرالهائى كه بر سر كار بودند گامى در جهت تضعيف رهبرى انقلاب برداشته مى شد و دوم آنكه دولت موقت با بينش غربزده خود ميدان را براى افراد و گروههاى سياسى مختلف كه بعضاہ مخالف انقلاب نيز بودند باز مى گذاشت و باعث رشد آنها كه پايگاههاى بالقوه اى براى آمريكا بودند مى شد. لذا آمريكا همزمان با تلاشهايى براى محو آثارى كه قبل از انقلاب بر جاى گذاشته بود سعى مى كند خود را به افرادى كه در دولت موقت مسئوليتى دارند نزديك كند.
اما تلاشهاى شيطان بزرگ منحصر به فعاليتهاى آشكار ديپلماتيك نشد. و به همراه اين تلاشها، حركاتى را نيز جهت تماس با افراد يا گروههايى كه با مخالفت با انقلاب عاملان بالفعل آمريكا محسوب مى شدند انجام مى داد كه بسيارى از اين تماسها توسط عوامل " " سيا " " كه در سفارت مستقر بودند انجام مى شد. اسناد اين كتاب نيز در رابطه با فعاليتهاى عوامل " " سيا " " و شرح فعاليتهاى گوناگون آنها در ايران بعد از انقلاب مى باشد. در حقيقت افشاى اين اسناد كه در آنها براى افراد اسم رمز مخصوص تعيين شده از فعاليتهاى پشت پرده ايادى شيطان بزرگ بر عليه انقلاب اسلامى پرده برمى دارد. پيداست كه بسيارى از اين افراد كه توجه شيطان بزرگ را بخود جلب مى كردند همانهايى بودند كه با پيروزى انقلاب از كشور گريخته و به دامان اربابان خود پناه برده بودند و در آنجا براى جلب توجه غربيان فعاليتهايى را بر عليه انقلاب شروع كرده بودند كه اكثراہ از فعاليتهاى تبليغاتى فراتر نمى رفت. و آنچه باعث شد اسناد آنها همراه هم در اين كتاب بچاپ برسند اين بوده كه تماس با اين افراد عمدتاہ از قرارگاه سيا در پاريس هدايت شده است. يكى از معروفترين اين افراد آخرين نخست وزير رژيم شاهنشاهى، بختيار مى باشد كه بعد از فرار به پاريس تلاشهاى مذبوحانه اى را بر عليه انقلاب شده كرده و در پى آن بود كه با خوش رقصى نظر شيطان بزرگ را بخود جلب كند. در يكى از اسناد اين كتاب " 27 مهر 1358 " چنين آمده است. " " پيام بختيار به ما اين بود كه وى با سرمايه قليل فعاليتى را اداره مى كند كه به هيچ جايى نمى رسد مگر اينكه از آمريكا تامين مالى و راهنمايى عملياتى دريافت دارد. او هنوز در مرحله طرح ريزى قرار دارد اما پيش بينى مى كند در خلال پنج ماه تمام جزئيات را آماده كند و در آن موقع وى مى خواهد به واشنگتن آمده تا در باره جنبش خود و كشورش با مقامات آمريكا مستقيماہ مذاكره نمايد او محرمانه به پ / 1 اظهار داشت كه اگر بكمك آمريكا دست نيابد، احتمالاہ براى كمك به كشورهاى غرب خليج فارس رو خواهد آورد.
البته اين مطلبى غير قابل پيش بينى نيست كه افرادى چون بختيار كه از سالها پيش با عوامل شيطان بزرگ ارتباط مستقيم داشته اند اكنون كه دست خود را از هر جا كوتاه مى بينند براى ادامه حيات سياسى خود دست به دامان كسانى شوند كه در تمام طول حيات سياسى شان آنها را مورد حمايت قرار مى دادند. اسناد ديگرى كه در اين كتاب بچاپ مى رسند مربوطند به فردى كه در اسناد به نام مستعار اس. دى فورگيو 1/ از او نام برده شده و نام حقيقى وى محمد تقى قمى است. در يكى از اسناد مربوط به وى چنين آمده: " " اس. دى. فورگيو1/ به يو. ان. تروت 1/ گفت كه به نظر او وقت حرف گذشته و حالا ديگر وقت عمل است. او مى خواهد كه يو. ان. تروت 1/ جواب روشنى بياورد كه موضع آمريكا نسبت به رژيم خمينى چيست. به نظر مى رسد كه اس. دى. فورگيو1/ مايل است در نهضت براندازى خمينى نقش فعالى را ايفا كند، اما علاقه اى ندارد كه صرفاہ براى ما اطلاعات فراهم كند. اين احتمالاہ موضع محكم و پابر جايى نيست. آنچه كه از ساير اسناد مربوط به محمد تقى قمى برمى آيد اين است كه اين شخص از روحانى نمايانى است كه در خدمت شيطان بزرگ قرار گرفته بودند و عوامل آمريكا كه تاثير رهبرى روحانيت را در پيروزى انقلاب اسلامى بچشم ديده بودند قصد آن داشتند در حركتهايى كه بر عليه انقلاب به راه مى انداختند، چنين افرادى را بنام رهبران مذهبى مردم و حاميان اين حركات معرفى كنند تا شايد بتوانند براى اين حركات ضد انقلاب مشروعيتى كسب نمايند از اين روى سعى كردند با افرادى مانند محمد تقى قمى و مهدى روحانى در اروپا كه زمانى از طرف رژيم شاه به اروپا فرستاده شده بود تماس بگيرند و آنها را جذب نمايند و به همين دليل است كه سعى در بدست آوردن اطلاعاتى از جناحهاى احتمالى روحانيت در قبال انقلاب اسلامى دارند. در گوشه اى از سند 28 شهريور 1358 - تهران 45241 چنين آمده:
مواضع روحانيت نسبت به فشار در جهت يك حكومت الهى كه " از قرار معلوم به نيابت خمينى " توسط آيت اله حسين على منتظرى اداره مى شود چه مى باشد. اگر اين مسئله در روحانيت شكاف ايجاد مى كند به چه خطوطى تقسيم مى شوند؟ آيا مقاومت چشمگيرى در مقابل " طرح " حكومت الهى در بين روحانيت قم وجود دارد؟ " هر چند هيچ كدام از فعاليتهاى شيطان بزرگ به نتيجه نرسيد اما فعاليتهايى مى رسانده شيطان بزرگ قصد دارد با شناخت تضادها و اختلافهاى احتمالى در رهبرى جمهورى اسلامى و روحانيت و در صورت امكان با تشديد اين اختلافات توسط عوامل سرسپرده اش و مطرح كردن آنها در سطح اجتماع و در نتيجه تقسيم مردم به نفع عوامل خود از آب گل آلود ماهى بگيرد. اما مسلم است كه هيچگاه شيطان بزرگ در هيچكدام از حركاتش بر عليه انقلاب به روحانيت دل نبسته و نخواهد بست. بلكه پيوسته مايل است كه زمام امور بدست افرادى روشنفكر و