درسهايي از مكتب اسلام ـ شمار?317، مهر 1366
در شماره گذشته، سياست اقتصادي و حل مشكل مالي و اقتصادي در حكومت حضرت مهدي (ع) را بيان كرديم و گفتيم كه در آن حكومت فقر ريشهكن شده و مسئلهاي بنام مشكل مالي و اقتصادي وجود نخواهد داشت. و در اينكه اين مشكل، چگونه حل ميشود و كليد حل آن كدام است؟ بر آن شديم كه در اين شماره بررسي گردد.
ميدانيم كه حل عمده اين مشكل علاوه بر تقسيم عادلانه و دلسوزانه ثروت به تكثير منابع و توليد مخصوصا بهرهگيري از منابع روزميني و زيرزميني است مخصوصا بهرهگيري از زمين و آب و توليدات كشاورزي و تكثير مواد غذائي است.
در روايات اسلامي ميخوانيم كه در حكومت حضرت، وفور نعمت و بركات زياد است و حبوبات غذائي فراوان و كثرت دام و توسعه دامداري بيسابقه است و هيچ زمين باير و خرابي باقي نميماند، مگر آنكه در آن عصر آباد ميگردد.
راستي اگر از تمام آبهاي موجود در روي زمين (و زير زميني) بنحو احسن بهرهگيري شود و از به هدر رفتن آبها جلوگيري گردد و از تمام زمينهاي قابل كشت و زراعت، استفاده گردد، آيا مشكلي براي كمبود مواد غذائي وجود خواهد داشت؟ و مساله كمبود خوار و بار و محصول، خواهد بود؟
با توجه به اينكه بسياري از زمينها در مناطق مختلف در سال، تا سه بار قابل كشت و برداشت محصول است، اگر بتوانيم همان زمينها را زير نظر حكومت صالح و دلسوز و وارد و آگاه و با فراهم شدن وسائل لازم و تشويق مردم به كشت و آزادي عمل در كارهاي شخصي... آباد كنيم، پيدا است كه وضع محصول و توليدات مواد غذائي چگونه پيشرفت خواهد كرد؟ و كشاورزي و وضع مالي مردم چقدر توسعه مييابد و در آن صورت هرگز كسي از گرسنگي و كمبود مواد غذائي نخواهد مرد و يا بخاطر فقر به دزدى و غارت و تجاوز، دست دراز نخواهد كرد و از ندارى و فقر مالي، رنج نخواهد برد.
در بررسيهاي كارشناسان كشاورزي و متخصصان زمين و آب شناسي، در گذشته اعلام شد كه زمينهاي قابل كشت ايران ميتواند، تا 250 ميليون نفر را كاملا تغذيه كند. اين خصوصيت منحصر به ايران نيست در جاهاي ديگر زمين و آب فراواني است كه داراي اين خصوصيت است.
خداوند زمين و آب را براي بشر آفريده و همه چيز را مسخر بشر ساخته است تا از آنها خوب استفاده كند.
و اگر از امكانات ميليارد هكتار زمين قابل استفاده، و ميليونها ميليارد تن آبهائيكه همواره به هدر ميرود، خوب استفاده ميشد و حكومتهاي جائر و استعمارگران از بهرهگيري صحيح آن جلوگيري نميكردند، و مردم از نعمتهاي حلال الهي، خوب استفاده ميكردند كمبود و فقر و گرسنگي وجود نداشت.
به علاوه مساله كشاورزي و زراعت، در تكثير محصول و ... تنها يك طرف قضيه است و تاثير هوا و خورشيد كه معمولا از اختيار بشر خارج است، طرف ديگر آن است كه در دست قدرت خداوند است و به مشيت او بستگي دارد و به همين جهت خداوند ميفرمايد " افرايتم ما تحرثون انتم تزرعونه ام نحن الزارعون "[1]
پس اگر شرايط جوي و عنايت الهي همراه با شرايط طبيعي و بارانهاي مفيد و نافع و به موقع مساعد بود وضع محصول و زراعت نيز عاليتر و فوقالعادهتر خواهد شد.
در زمان حضرت مهدي (ع) همواره بارانها مفيد و نافع است نه مضر و زيانمند زيانهاي بارانهاي نابهنگام و بيموقع و مضر را ميدانيم ... باران مفيد، نعمت خوبي است و نعمت باران هرگز در آن زمان،تبديل به نقمت و بلا نميشود و به صورت سيلاب نابهنگام بكشت و زرع، زيان نميرساند. خداوند به مردم و حكومت آن عصر، نظر لطف دارد و بركات خويش را بر مردم نازل ميكند و زمين و آسمان از بذل رحمت و بركت بخل نميورزد و محصول زيادتر ميدهد و همه امكانات و استعداد خويش بروز ميدهد و ميدانيد كه اين خود عامل مهمي در توسعه كشاورزي و حل مشكل اقتصادي است.
بخصوص با عنايت الهي به حضرت مهدي (ع) و كارداني امام (ع) و كارگزارانش و با حفر نهرها و كانالها آبياري و سد برروي رودخانه و شطها كه در روايات اسلامي به آنها اشاره شده است، اين مشكل بهتر حل ميشود.
اينك به بررسي نمونهاي از اين روايات در اين زمينه ميپردازيم:
1ـ عن ابي سعيد خدري عن رسول الله (ص) قال يخرج في آخر امتي المهدي، يسقيه الله الغيث، و تخرج الارض نباتها "[2] رسول خدا فرمود در آخر دوران امتم مهدي، قيام ميكند و خداوند زمين را به وسيله باران سيراب ميكند و از زمين نباتات و روئيدنيهاي خويش را بيرون ميدهد.
2ـ عن الباقر (ع): القائم منا، منصور بالرعب مويد بالنصر، تطوي له الارض و تظهر له الكنوز و لاتبقي في الارض خراب الا عمر "[3] قائم ما ياري شده به وسيله رعب و تاييد شده به وسيله نصرت الهي است. زمين براي او پيچيده و هموار ميگردد و گنجها برايش ظاهر ميشود و زمين خرابي باقي نميماند، مگر اينكه آباد ميگردد.
3ـ عن اميرالمؤمنين (ع): " و لو قدم قائمنا لانزلت السماء قطرها. ولا خرجت الارض نباتها و لذهبت الشحناء من قلوب العباد " [4] با آمدن قائم ما، آسمان بارانهايش را نازل ميسازد و زمين نباتاتش را ميروياند و بخل و كينه از دل بندگان خدا بيرون ميرود.
4ـ عن الصادق (ع) في حديث طويل ... " و حينئذ تظهر الارض كنوزها و تبدي بركاتها و لايجد الرجل منكم يومئذ موضعا لصدقته و لالبره لشمول الغني جميع المومنين " [5]
امام صادق (ع) در ضمن حديثي طولاني ميفرمايد در آن زمان زمين، گنجهاي خويش را آشكار و بركات خود را ظاهر ميسازد و هيچ مردي از شما در آن روز جائي براي صدقهاش و يا كار نيك و انفاق مالياش، نمييابد چون همه مومنان بينياز و غني ميباشند.
از مجموع روايات مزبور نكات زير به دست ميآيد:
1ـ وفور بارانهاي نافع و بموقع
2ـ روئيدن گياهان و نباتات و محصولات زياد
3ـ استخراج منابع و گنجها و معادن زيرزميني (مخصوصا آبهاي زيرزميني)
4ـ آبادي و عمران همه خرابيها و زمينهاي باير
5ـ آشكار شدن بركات زمين
6ـ پيدا نشدن فقير و نيازمند
7ـ بينيازي و غناي همه مومنان
8ـ بيرون رفتن كينه و بخل و حقد، از دلهاي مردم و بندگان خدا
چنانچه گفته شد در زمانهاي حضرت مهدي (ع) كشاورزي بنحو احسن، احياء شده و از امكانات زمين و آب بهرهگيري خوب ميشود بنحو صحيح از امكانات طبيعي و نيروي انساني استفاده ميشود و قهرا در اين صورت كسي گرسنه نخواهد بود به ويژه آنكه در تقسيم مواد غذائي عدالت بكار خواهد رفت.
امام باقر (ع) در ضمن حديث طولاني ميفرمايد: " ثم يا مرمن يحفر خلف مشهد الحسين (ع) نهرا يجري الي الغريين، حتي ينزل الماء في النجف و يعمل علي فوهته القناطر و الارجاء في السبيل و كاني بالعجوز و علي راسها مكتل (زنبيل) فيه بُرّفتأتي تلك الارحاء فتطحنه بلاكراء " (غيبت شيخ طوسي ص 281)
امام (ع) دستور ميدهد كه كسي كه از پشت مشهد امام حسين (ع) و كربلا نهري عظيم بكند كه تا غريان (كه دو بناي مشهور نزديك حيره و اطراف كوفه است) امتداد دارد و آب كاملا بر نجف و اطراف آن برسد و روي اين نهرها، پلها بسته ميشود در جادهها آسياب ساخته ميشود، ميبينيم زن پيري كه زنبيل پر از گندم بر سر دارد و به آسيابها ميآيد و گندمش را مجاني آرد ميكند.
مساله كندن نهرها و كانالهاي بزرگ آبياري و بستن سد براي توسعه كشاورزي و ساختن آسيابها و وسائل آرد كني در همه جا و حتي در راهها و روي پلها بطور رايگان در زمان حضرت مهدي، در دستور حكومت حضرت مهدي و اقدامهاي اساسي و اوليه آن، حكومت ميباشد.
نكته قابل دقت در اين حديث آن است كه كندن نهر بين كربلاء و نجف و رساندن آب به وسيله نهر به نجف اشرف، گوياي آنست كه بيابانهاي عظيم و وسيع شرق و غرب و جنوب نجف، مثل صحراي شام و .... كه حدودش به عراق و شام و اردن متصل است و بيابان نفود كه بين كويت و حجاز است و حتي صحراهاي بزرگ عربستان (و ربع الخالي) و نيز قابل كشت و زراعت، بوسيله اين نهرها خواهد شد و خدا ميداند كه آباداني و زراعت اين منطقه چه قدر در حل مشكل جهاني خواربار و تغذيه و وفور نعمت موثر است.
به علاوه وقتيكه اين مناطق وسيع كه ميليونها هكتار زمين و بيابان خشك و سوزان و خالي از سكنه را تشكيل ميدهد آباد و سرسبز شد، علاوه در توسعه محصول در آب و هواي اين منطقه، چه اثراتي خواهد داشت و چگونه هواي منطقه را معتدل خواهد ساخت كه خود موجب رطوبت هوا و نزول بارانهاي مفيد خواهد شد و عامل وفور نعمتهاي ديگر و نابودي فقر و محروميت خواهد گرديد.
نه تنها در رابطه با آبهاي عراق و شط فرات و دجله اين عمل انجام ميشود بلكه با توجه به حكومت جهاني حضرت، همين اقدام اگر با رود عظيم نيل و ساير رودهاي بزرگ و كوچك آفريقا و آسياي دور، اقيانوسيه، آمريكا و اروپا و ... انجام ميشود چقدر از مناطق باير و بيابانهاي وسيع و لم يزرع آباد و داير خواهد شد و ثمرات اين اقدام با توجه به دلسوزي حضرت مهدي و آگاهي او و كارگزارانش، چقدر عظيم و گسترده خواهد شد.
عنايات و بركات الهي!
اين مطلب را حديث معروفي از اميرمومنان (ع) تاييد ميكند كه ميفرمايد " زمين بركات خود و نباتات خويش را ظاهر ميكند تا آنچا كه زني ما بين عراق و شام و بيابان وسيع عبور ميكند پا بر زمين نميگزارد مگر آنكه روي نباتات و گياه و ... چون همه جا و همه نقطه سرسبز و آباد است.[6]
تازه اين گوشهاي از بهرهگيري از زمين و آب و توسعه كشاورزي است.
اگر مساله عنايت خدا و بركات ارضي و سماوي را بر اين حكومت بيفزائيم كه حكومت بر اساس تقوا و مردم متقي از آن برخوردار ميشوند ابواب رحمت خدا باز و بركات آسماني نازل ميگردد، چه خواهد شد؟
" ولو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء "
ابوسعيد خدري از پيامبر (ص) نقل ميكند كه آن حضرت فرمود: تتنعم امتي (في زمن المهدي) نعمّه لم يتنعموا مثلها قط ترسل السماء عليهم مدرارا ولاتدع الارض شيئا من نباتها الا اخرجته[7]
ابوسعيد ميگويد: پيامبر (ص) فرمود: امتم در زمان حضرت مهدي (ع) چنان در نعمت خواهند بود كه هرگز مثل آن ديده نشده است آسمان بارانهاي مفيد خويش را همواره بر آنها ميباراند و زمين گياه و نبات خويش را بيرون ميدهد.
قال (ص) يخرج في آخر امتي المهدي يسقيه الله الغيث و تخرج الارض نباتها و يعطي المال صحاحا و تكثير الماشيه و تعظيم الامه " [8] پيامبر (ص) فرمود: در آخر الزمان حضرت مهدي در امتم قيام ميكند خدا باران رحمت براي سيرابكردن زمين ميفرستند و زمين نيز نباتات خويش را ميروياند و آن حضرت اموال را به طور صحيح به مردم عطا ميكند و گوسفند و دام فراوان ميگردد و امتم عظيم و بزرگ ميشود.
قال (ص) " و تزيد المياه في دولته و تمد الانهار و تضاعف الارض! كلها[9]
و نيز آن حضرت فرمود آب در حكومت حضرت مهدي زياد ميشود نهرها امتداد مييابد و زمين خوردنيها و مواد غذائي خود را فراوان ميسازد.
در حديثي از امام عليه السلام آمده است كه در زمان آن حضرت مهدي " يزرع الانسان مدا يخرج له سبعماة مد " چنانكه خدا فرمود " كمثل حبة انبتت سبع سنابل في كل سنبله ماة حبة و الله يضاعف لمن يشاء " [10]
اسنان يك مد (750 گرم) كشت ميكند و هفتصد و پنجاه برابر محصول برداشت ميكند و اين همانگونه است كه خداوند ميفرمايد انفاقهاي شما مانند دانه گندمي است كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشهاي هفتاد دانه گندم باشد و خداوند براي هر كس كه بخواهد اضافه و چندان نيز ميكند.
- سوره واقعه آيه 64.[1] - بحار الانوار ج 13 و منتخب الاثر ص 284[3] - بحار الانوار ج52 ص 319 بنقل از خصال صدوق [6]