انديشه سياسي اسلام
مصطفى جعفر پيشه فرد
بى گمان حكومت علوى يك استثنا در تاريخ است و مى توان آن را وحيد و منحصر به فرد دانست و از نقطه هاى عطف تاريخ به شمار آورد. گواه اين حقيقت هم، توجه گسترده و فراوانى است كه انديشمندان و فرزانگان بشريت اعم از شيعه يا سنّى و حتى افراد بيرون از اسلام به اين دولت كوتاه عمر ولى سرنوشت ساز مبذول داشته اند و از زواياى مختلف كلامى، سياسى، تاريخى، نظامى و غيره مورد بررسى و كنكاش قرار داده اند و آثار انبوهى را پيش روى ارباب انديشه و نظر نهاده اند. در اين بين، يكى از ابعاد مهم و شگفت انگيز اين حكومت كه شايد كمتر مورد توجه قرار گرفته و لااقل برخى از زواياى آن تاكنون به خوبى شكافته نشده، بررسى برنامه هاى اقتصادى حكومت علوى در باره رشد و توسعه و سازندگى و تلاش آن در زدودن چهره زشت و دردآلود فقر و بينوايى از جامعه اسلامى و پديد آوردن جامعه اى متعادل و عارى از شكاف عميق طبقاتى و كاستن از فاصله عميق فقر و غنا مى باشد. پرسشهايى فراوان، در اين زمينه قابل طرح است كه در سايه پاسخگويى به آن مى توان به افقهايى نو و ارزشمند راه پيدا كرد. از جمله آنكه، آيا اصولاً حكومت علوى نسبت به اصلاحات اقتصادى و بهبود
رفاه عمومى اهتمامى داشته و برنامه اى را در اين زمينه ارائه نموده است؟ اين برنامه ها چه بوده است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، مبانى نظرى و فكرى برنامه هاى اصلاح طلبانه حكومت علوى در زمينه اقتصاد و معيشت مردم چه مى توان دانست؟ آيا از منظر دين و آموزه هاى وحيانى به اصلاحات توجه شده يا آنكه جنبه عرفى و بشرى داشته و مفاهيم دينى نسبت به آن ساكت بوده اند؟ اصولاً نظر اسلام، با توجه به استناد به گفتار و رفتار امام على(ع)، در باره رفاه عمومى چيست؟ آيا با تكيه بر سيره زمامدارى مولا اميرالمؤمنين(ع) مى توان فهميد: اسلام برنامه و روش خاص در زمينه پيشرفت و سطح معيشت مردم دارد، يا آنكه در مفاهيم اصلى و ذاتى دين اسلام، چيزى وجود ندارد و مفاهيم دينى نسبت به توسعه و اصلاحات اقتصادى يا ساكتند و يا حتى آن را مانع سعادت واقعى بشريت مى شمرند؟
نوشتار پيش رو، در پى يافتن پاسخى اجمالى و منطبق بر واقعيت براى پرسشهايى شبيه پرسشهاى بالاست. پيش از ورود به بحث تفصيلى، اگر فرضيه و پاسخ اين مقاله به پرسشهاى مذكور، بخواهد به صورت اجمالى و حداكثر در چند سطر گزارش شود، جواب آن است كه:
حكومت علوى از ريشه و بنيان براى ايجاد اصلاحات در جامعه اسلامى پديد آمد و از اين رو، به اصلاحات همه جانبه، به ويژه در بُعد اقتصادى، مى انديشيد و آن را سرلوحه اهداف و برنامه هاى تنظيمى خود قرار داد. اهمّ برنامه هاى اصلاحى حكومت علوى را در اين زمينه، مى توان در پنج اقدام اصلى و بنيادين، به عنوان سرفصل كلى برنامه ها، ارائه نمود. برنامه هاى مورد نظر عبارت بودند از: