ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌ ای‍ران (ع‍ل‍ل‌، م‍س‍ای‍ل‌ و ن‍ظام‌ س‍ی‍اس‍ی‌)

عباسعلی عمید زنجانی

نسخه متنی -صفحه : 130/ 111
نمايش فراداده

ب) رهاوردهاى انقلاب در مقياس جهانى

بررسى بازتاب ها و دست آوردهاى انقلاب اسلامى در سطح بين الملل اسلامى و جهانى، از مهم ترين مسائل انقلاب اسلامى و اساسى ترين موضوع از ديدگاه رهبر انقلاب است.

طرح مسئله ى صدور انقلاب از روزهاى آغازين پيروزى توسط امام خمينى(قدس سره) گوياى اين حقيقت بود كه انقلاب اسلامى در ماهيت خود، يك تحول عقيدتى و در ارتباط با مسلمانان و مستضعفان جهان است و آن چه موجب شد انقلاب اسلامى، به ايران نسبت داده شود، نقطه ى آغازين حركت و انقلاب و شرايط رهبرى آن بود. به همين دليل، رهاورد انقلاب اسلامى در سطح كشورهاى اسلامى و بين المللى، در مقايسه با تحولات داخلى از ارزش كم ترى برخوردار نيست.

مطالعه ى تحولاتى كه در كشورهاى اسلامى و در ميان ملت هاى مسلمان و نيز در سطح بين المللى بر اثر پيروزى انقلاب اسلامى رخ داده است، اختصاص به ما ندارد و مخالفان انقلاب هم به آن اعتراف دارند و در سطح دانشگاه ها، كنفرانس هاى بين المللى و رسانه هاى گروهى، نقش انقلاب ايران را در تحولات بين المللى مورد بحث قرار داده و صدها مقاله و كتاب در اين زمينه نوشته اند. ما به خاطر رعايت اختصار ناگزيريم به ذكر فهرست آن ها بسنده كنيم:

1. احياى فريضه ى جهاد به مفهوم اسلامى در دو جبهه ى «فرهنگى» و «رزمى»، و در دو عرصه ى «ميادين فرهنگى و سمينارهاى بين المللى» و «جبهه هاى دفاع مقدس».

2. طرح مسئله ى اصولى استكبارستيزى در سطح بين المللى و گسترش آن ميان ملل مستضعف جهان.

3. بيدارى ملت هاى مسلمان، گسترش مبارزات جمعى در برابر حاكمان داخلى و استكبار جهانى و هم انديشى و همدلى جمعى نسبت به مسائل عمومى اسلام و مسلمانان جهان.

4. مطرح شدن اسلام به عنوان عامل بازدارنده در صحنه ى بين المللى در برابر مطامع ابرقدرت ها، عامل به هم زننده ى توازن قدرت در جهان و ايجادكننده ى هراس از تشكل جهانى ملت هاى مسلمان.

5 . بيدارى و هم بستگى مستضعفان جهان، بازشدن افق هاى جديد براى سياهان در آفريقا و امريكا و بهوجود آمدن ابزار جديد فشار سياسى در سطح بين المللى در برابر آپارتايد و حاميان آن.(303)

6. شكل گيرى هسته هاى انقلاب اسلامى در كشورهاى اسلامى.(304)

7. بهوجود آمدن هسته هاى نظامى براى دفاع و مقاومت در برابر صهيونيسم و استكبار.(305)

8 . اوج گرفتن انديشه ى ضدصهيونيستى در جهان و ايجاد فشارهاى سياسى، اقتصادى و نظامى به رژيم صهيونيستى و حاميان آن.(306)

9. بيدارى مسلمانان مقيم اروپا و امريكا و درخواست جمعى براى احياى حقوق سياسى و اجتماعى مسلمانان، بر اساس اعتقادات مذهبى كه نمونه ى آن را در تشكيل پارلمان مسلمانان انگلستان مى توان ديد.

10. رشد فزاينده جنبش مسلمانان آفريقا براى احياى حقوق سياسى در برابر حاكمان داخلى، استعمار و نژادپرستى، بهويژه در آفريقاى جنوبى.

11. تقويت جنبش غيرمتعهدها و مقاومت بيش تر كشورهاى عضو، در راستاى تحكيم موجوديت و استقلال خود و برون رفت از نفوذ پنهان استكبار.

12. جريان رو به افزايش انقلاب اسلامى در افغانستان ، لبنان، الجزائر و عراق.

13. وحشت غرب از روند انقلاب اسلامى در جهان.

14. تحميل بحران هاى سياسى و مشكلات ناشى از آن به قدرت هاى سلطه جو، بهويژه امريكا، در سطح منطقه اى و جهانى.

15. تحميل آثار بحران هاى نظامى و مشكلات ناشى از آن به عاملان استكبارى آن ها.

16. حركت استقلال طلبانه ى مسلمانان در شوروى سابق و اروپاى شرقى و نقش آفرينى در فروپاشى ماركسيسم و اتحاد جماهير شوروى سابق.

17. ظهور قدرت جديد در عرصه ى بين المللى كه جهان تك قطبى را سخت به واكنش واداشته است. غرب و در رأس آن امريكا براى رويارويى با ظهور دوباره ى قدرت اسلام به سياست هاى پيشگيرانه اى، چون حقوق بشر و مبارزه با تروريزم متوسل شده اند كه خود افشاكننده ى سياست هاى تروريستى و ضد حقوق بشرى آن هاست.

18. شكستن طلسم شكست ناپذيرى قدرت هاى سلطه جوى متكى بر قدرت نظامى و اقتصادى و باطل كردن اين اصل استكبارى كه زوروزر در روابط بين المللى تعيين كننده است.

19. تبديل عزم ملى كشورهاى كوچك به پديده ى بين المللىِ اثرگذار در معادلات جهانى.

20. افزايش روزافزون مطالبات ملت ها در برابر انحصارطلبى قدرت هاى بزرگ و رويارويى جهان سوم با كشورهاى بزرگ براى بازگيرى حقوق به يغمارفته ى خود.

21. گرايش مسلمانان به مردم سالارى ـ به جاى وابستگى به غرب ـ در آن دسته از كشورهاى اسلامى كه رژيم هاى غيرمردمى دارند.

22. شكل گيرى هويت اسلامى جديد و هم گرايى در جهان اسلام، حتى ميان مسلمانان ساكن در كشورهاى غربى. اين موضوع مى تواند در آينده به عامل راه گشاى بسيارى از مشكلات امت اسلام تبديل شود.

23. ارائه ى معيار جديدِ نظام اسلامىِ مطلوب، براى ملت ها و دولت ها.

توضيح اين كه; قبلا در سرزمين هاى اسلامى، اسلامى بودن دولت ها با مسلمان بودن مسئولان ارزيابى مى شد، ولى معيار جديد، سه عنصر نو به معيار اسلامى بودن دولت ها اضافه كرد.

الف) اسلامى بودن قوانين و مقررات حاكم.

ب) تكيه بر آراى عمومى و مردم سالارى در انتخاب مسئولان.

ج) رهبرى بر اساس اصل ولايت فقيه در عصر غيبت.

24. افزايش انگيزه ى اسلامى در انتفاضه ى فلسطين، براى فراگيركردن مبارزه با صهيونيزم بين الملل و دولت غاصب، و تقويت معنوى جبهه ى مبارزه ى اسلامى با اشغال گران صهيونيست.

25. برانگيختن هم سويى و گفتوگو بين اديان بزرگ، بهويژه اسلام و مسيحيت، در زمينه ى مسائل مشترك و مربوط به «معنويت» و «عدالت خواهى» در سطح بين المللى.

26. همدردى باكشورهاى جهان سوم، بهويژه كشورهاى اسلامى در دردهاى ناشى از استعمارزدگى و وابستگى به استكبار و هميارى در رهايى ملت هاى ستمديده.

27. شكل گيرى جنبش هاى ضداستكبارى در گوشه و كنار جهان با الهام از شعار «مرگ بر امريكا» و موج تظاهرات ضدامريكايى همراه با آتش زدن پرچم امريكا و سوزاندن آدمك عموسام.

28. آغاز مرحله ى نخست تشكل هاى اسلامى و سياسى مسلمانان در سراسر امريكا و اروپا و تلاش براى بازگشت به هويت اسلامى و جستوجوى راه بازستاندن حقوق اجتماعى و سياسى.

29. هم گرايى غرب و رويكرد به نظام تك قطبى در جهان، به منظور رويارويى با موج رو به افزايش اسلام در سطح بين المللى.

30. افشاى چهره ى دروغين استكبار در حمايت از اسلامِ دل خواه خود و كشاندن آن به ابراز هدف نهايى، يعنى مبارزه با اسلام راستين.

انقلاب اسلامى با اين همه دست آوردها در مصاف با استكبار، دچار پى آمدهاى سخت و شكننده گرديد و رويارويى با حس برترى جويى غرب و وجدان ستيزه جو و تحقيرشده ى استكبار و نيز با قرارگرفتن در محاصره ى همه جانبه ى سياسى و اقتصادى، آسيب هاى جبران ناپذيرى را به آن تحميل كرد.(307)

انقلاب اسلامى هرچند، به رغم خصومت، سنگ اندازى، طرفند و توطئه هاى استكبار جهانى از ادامه ى راه باز نماند، امّا زخم هاى بر جاى مانده از اين رويارويى ها در سطح بين المللى هم چنان بر توان انقلاب در عبور از گذرگاه هاى صعب العبور اثر منفى نهاد.

در پايان لازم به يادآورى است كه نامه ى تاريخى حضرت امام به رئيس جمهور وقت اتحاد جماهير شوروى سابق و حوادث پس از آن، در آن كشور و سطح بين المللى، را بايد در راستاى آثار انقلاب اسلامى در مقياس بين المللى مورد مطالعه قرار داد.