قصاید و قطعات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 78/ 61
نمايش فراداده

در هجاى على سه بوسش

  • ايا كشيخان بد اصل اى سه بوسش ز هر خلقى كه ايزد آفريدست ترا ز جمله ى اهل نشابور مرا سعد على نانى همى داد به دونى منقطع كردى تو آن چيز با تو باشم از تو ننديشم كه با فضلى و عدل باز كز تو دور باشم هيچ ننديشم ز كس در چشمت اى رفيقك اى خام قلتبان آن به كه در هجاى تو از تو بنگذرم آن به كه در هجاى تو از تو بنگذرم
  • على نامى دريغ اين نام بر تو بتر سگ دم و از سگ دم بتر تو پدر ننگ آمد و ننگ پدر تو نگنجيد آن سخا و فضل در تو كه لعنت باد و نفرين باد بر تو نه بدان كز راه عقل و معرفت پيشم ز تو از تو ننديشم چرا زيرا كه ننديشم ز تو برتر ز سرومان همى آيد حشيش تو تصحيف معنى لقب تو بريش تو تصحيف معنى لقب تو بريش تو