قصاید و قطعات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 78/ 8
نمايش فراداده

در مذمت دنيا

  • گنده پيريست تيره روى جهان به سپيدى رخانش غره مشو قدر مردم سفر پديد آرد چون به سنگ اندرون بود گوهر عرش مقاما زر كن كعبه ى جاهت كز شرف او به روز بار نداند آن تو كورى نه جهان تاريكست گر سر اين سخنت نيست برو گر سر اين سخنت نيست برو
  • خرد ما بدو نظر كردست كان سياهى سپيد بركردست خانه ى خويش مرد را بندست كس نداند كه قيمتش چندست دست وزارت در آن بلند مقامست شاه فلك اوج خويش را كه كدامست آن تو كرى نه سخن باريكست روى ديوار و سرت نزديك ست روى ديوار و سرت نزديك ست