انتخاب از مثنویات

امیرخسرو دهلوی

نسخه متنی -صفحه : 179/ 19
نمايش فراداده

(شرح حال پسرى كيقبا دهلي):

  • شه به چنين وقت برآهنگ مى باده همى خورد و نمي خورد غم ريخته ساقى منى رنگين به جام گرم شد آوازه كه خورشيد شرق ناصردين و شه كشور كشاى راند زلكهنوتى و درياى هند نيست جز ين در شب و روزش سخن مردمك ديده ى من كيقباد گرچه جهانگير شد و تاجدار تخت پدر كز پى پاى من ست حاصل ازين حاده كامد پدر كرد اشارت كه دليران رزم جمع شدند از امراى ديار تيغ زنان همه اقليم هند روز دوشنبه، بگه ى چاشت گاه رايت منصور و به بالا كشيد رايت منصور و به بالا كشيد
  • رخش طرب كرد روان پى به پى عيش همى كرد و نمى كرد كم مى ز لب شاه رسيده به كام تافته شد بر خط مغرب چو برق تيغ برآورد و بكين كرد راى تا سپهش گرد برآرد زسند كين منم اسكندر دارا شكن كافسرجد ، فر بزرگيش داد نيست جهانديده تر از من بكار هر همه دانند كه جاى من ست شاه جهان يافت پياپى خبر ساخته دارند همه ساز عزم از ملك و خان و شه و شهريار نيزه گذاران نواحى سند در مه ذى الحجه، به پايان ماه ماه علم سر به ريا كشيد ماه علم سر به ريا كشيد