مقطعات
اوحدالدین محمد بن محمد انوری
نسخه متنی -صفحه : 439/ 104
نمايش فراداده
در طلب شراب
-
اى جوانمردى كه هرگز چرخ پير
از كفايت آنچه دارد طبع تو
دوستى دارم كه در روى زمين
بارها مي گفت كايم نزد تو
اين زمان آمد وليكن كمترين
گوشتى و نقل و نان ترتيب كرد
باده ى نابم فرست اى آنكه دهر ور ندارى از كس ديگر بخر
ور ندارى از كس ديگر بخر
-
گام حكم الا به كامت برنداشت
خاطر لقمان و اسكندر نداشت
كس ازو در حسن نيكوتر نداشت
اين سخن از وى دلم باور نداشت
در همه كيسه طسويى زر نداشت
ليك وجه باده ى احمر نداشت
در سخاوت چون تويى ديگر نداشت وين مل برخوان كه جحى خر نداشت
وين مل برخوان كه جحى خر نداشت