مقطعات

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

نسخه متنی -صفحه : 439/ 113
نمايش فراداده

در مدح

  • مكرم مفصل سديدالدين سپهر سرورى آنچنان افزون ز روى مرتبت ز ابناى عصر دست قدرت صورت آدم همى كردى نگار نه كه خود آدم به ذكر تو تقرب مي نمود سرورا وقت ضرورت خاصه چون من بنده را چون ندارم آنچه با قارون فروشد در زمين در چنين وقتى مرا چون بنده ى امر توام گر نباشد آنچه اسمعيل را زو بد خلاص نيز مدح و غزل نخواهم گفت كانك معشوق بود پير شدست كانك معشوق بود پير شدست
  • اى كفت باغ امل را بهترين ارديبهشت كافتاب از ماه و چرخ از خاك و كعبه از كنشت ذكر اقبال تو بر اوراق گردون مي نبشت چون صور بخش هيولى خاك آدم مي سرشت بردن حاجت به نزدش چون كريمان نيست زشت در دلم آنست كانرا قبله كردن زرد هشت از كف رادت كه او جز تخم آزادى نكشت زان بنگريزم كه آدم را برون كرد از بهشت گرچه طبعم به شعر موى شكافت وانك ممدوح بود فرمان يافت وانك ممدوح بود فرمان يافت