مقطعات
اوحدالدین محمد بن محمد انوری
نسخه متنی -صفحه : 439/ 169
نمايش فراداده
سلطان سنجر انورى را به مجلس خود خوانده بود در شكر آن گفته
-
انورى را خدايگان جهان
باده فرمود و شعر خواست ازو
چون به مستى برفت بار دگر
همه بگذار اين نه بس كه ملك بيش از اين در زمانه دولت نيست
بيش از اين در زمانه دولت نيست
-
پيش خود خواند و دست داد و نشاند
واندر آن سحر كرد و در افشاند
كس فرستاد و پيش تختش خواند
نام او بر زبان اعلى راند هيچ باقيش در زمانه نماند
هيچ باقيش در زمانه نماند