مقطعات

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

نسخه متنی -صفحه : 439/ 229
نمايش فراداده

قبا از بزرگى خواسته

  • اى برقد تو راست قباى سخا و جود در تن مراست كهنه قبايى كه پاره اش آدم به دست جود خودش پنبه كاشته سوراخهاى او كندم وام ريشخند لطفى نما كه هست به راه قباى تو با خار قناعت ار بسازى يكبار با خاركشان نشين كه اندر دو سه روز با خاركشان نشين كه اندر دو سه روز
  • حرفيست در لباس مرا با تو گوش دار دارد ز بخيه كارى ادريس يادگار حوا به سعى دوك خودش رشته پود و تار از هر طرف كه پيش گروهى كنم گذار سوراخها به هر طرفى چشم انتظار از هر قدمى برويدت صد گلزار صد برگ بساخت گل ز يك دسته ى خار صد برگ بساخت گل ز يك دسته ى خار