مقطعات
اوحدالدین محمد بن محمد انوری
نسخه متنی -صفحه : 439/ 359
نمايش فراداده
شراب خواهد
-
اى بر سر سروران يگانه
سيمرغ جلالت تو كرده
مي گير جهان به روى خنجر
گر قصه ى بنده را كنى گوش
در خانه نشسته بود داعى
در كنج خزيده چون كشيشى
وز بهر شراب لعل در پيش
وز بهر كباب كرده بر سيخ
ساقى و شراب و شاهد خوب
زين جمله كه گفته ام ندارم
از مير شراب و شاهد و شمع
اسباب معاشرت مهيا
طنبور و كتاب و نرد و شطرنج بنهاد به پيش انورى را
بنهاد به پيش انورى را
-
بحر كرم تو بي كرانه
بر قبه ى عرش آشيانه
مي بخش به پشت تازيانه
آن سود ترا بود زيان نه
مخمور ز باده ى شبانه
آتشكده كرده تاب خانه
سيب و به و نقل خسروانه
كبك و بط و تيهو و سمانه
شمعى دو نهاده در ميانه
جز سبلت و ريش ابلهانه
دريوزه كنم بدين بهانه
از لوح كمانچه و چغانه
چنگ و دف و ناى و شاخ و شانه گنجشك و كبوتر كلانه
گنجشك و كبوتر كلانه