مقطعات

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

نسخه متنی -صفحه : 439/ 378
نمايش فراداده

در وصف بزرگى و كرم صاحب ترمد

  • دى ز من پرسيد معروفى ز معروفان بلخ گفت گيتى را سه دريا داد گيتى آفرين آن به ترمدوان به موصول وان سه ديگر در هرات گفتم او را حاش لله اين تساوى شرط نيست اين ميان صوفيان باشد كه هنگام خطاب زانكه اندر خدمت اين صاحب صاحب قران منتظم گردد ز ملك موصل و حصن هرات مجلسش را ميوه كش باشد جمال موصلى شادمان زى اى قدر قدرت خداوندى كه هست از متانت حبل اقبالت چو شعر بوالفرج از متانت حبل اقبالت چو شعر بوالفرج
  • از شما پوشيده چون دارم عزيز شادخى هريكى زيشان محيط از غايت بي برزخى كيست بهتر زين سه عالى موج درياى سخى لاله هرگز كى كند رمحى و سوسن ناچخى شيخ هدهد را اخى خواند سليمان را اخى مدحتى گويم كه حكمش طاعتست از فرخى امتحان را اين بهشتى غصه را آن دوزخى مطبخش را ديگ شو گردد اير مطبخى جاى مغلوبى فلك را گر كنون با او چخى وز عذوبت مشرب عيشت چو نظم فرخى وز عذوبت مشرب عيشت چو نظم فرخى