مقطعات

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

نسخه متنی -صفحه : 439/ 386
نمايش فراداده

در شكايت و تقاضاى الطاف صاحب

  • اى صاحبى كه صدر وزارت ز جاه تو فرمان تو كه زير ركابش رود جهان بر هر كه ابر عاطفتت سايه افكند دست تو رازقست و ضمير تو غيب دان احوال مبرمى و گدايى شاعران شد مدتى كه عزم زمين بوس تازه كرد واكنون بر آستانه ى عاليت روز و شب از لطف شامل تو طمع دارد اين قدر از لطف شامل تو طمع دارد اين قدر
  • با اوج آفتاب زند لاف برترى با روزگار سوده عنان در برابرى تا حشر باقيست چو دريا توانگرى بي دعوى خدايى و لاف پيمبرى دانند همگان كه مه شعر و مه شاعرى در خدمت مبارك ميمونت انورى كش آسمانه باد پر از ماه و مشترى كاخر چه مي كنى و كجايى چه مي خورى كاخر چه مي كنى و كجايى چه مي خورى