صحیفه امام

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

جلد 2 -صفحه : 410/ 120
نمايش فراداده

نامه

زمان:

3 آبان 1346 / 20 رجب 1387

مکان:

نجف

موضوع:تشريح اوضاع اسفبار ايران بسمه تعالى

مخاطب:

شريعت اصفهانى (شيخ الشريعة)، محمد 20 رجب 87 به عرض عالى مى رساند، دو طغرا(1) مرقوم محترم که از سلامت و تاثرات قلبيه جنابعالى حکايت مى کردند واصل، قضاياى ايران يکى دو تا نيست که بشود بيان کرد.

پس از نشر مکتوبى که به هويدا(2) نوشته شده بود عده کثيرى گرفتار حبس و تبعيد شده اند، چه از اهل علم مثل آقاى منتظرى، و چه غير اهل علم.

على المحکى(3) انتشار زيادى در بلاد بزرگ از قبيل: تهران، مشهد و کرمان، شيراز، قم پيدا کرده است و بعضى راديوها هم با اطلاع قبلى خوانده اند که موجب ناراحتى دستگاه شده است.

حتى در روزنامه اطلاعات هم دو جمله حساس را نوشته بود، و البته انتقاد از نوشته ها کرده بود.

فشارها به همه طبقات ادامه دارد.

تکليف به آقايان براى ملاقات(4) و تبريک شده است.

چنانچه گفته مى شود در بعضى روزنامه ها، نسبت به آقاى حکيم داده اند که تبريک گفته اند به وسيله وزير اقتصاد، ان شاءاللّه صحيح نباشد.

به آقاى ميلانى گفته مى شود که فشار براى ملاقات آورده اند و ايشان راضى نشده اند و تقاضاى تذکره نموده اند.

على المحکى آقاى گلپايگانى از آقاى حکيم تکليف خواسته بودند که تبريک بگوييم يا خير.

جشنها و فضاحتها در اوج خود رسيده است.

به بعض علماى بلاد، على المحکى تکليف شده است که در مساجد جشن بگيرند و اذان بگويند، و از اين مطالب خيلى زياد است.

راجع به قضيه دعوت جنابعالى، اين مطلب در سال قبل صحبت شد و آقاى حاج آقا حسن شيرازى اخوى آقاى حاج آقا محمد(5) کرارا آمدند و گفتند من مذاکراتى کرده ام و ممکن است اگر امثال شماها کاغذى به ملک سعودى بنويسد تاثير کند.

و بعد هم گفته شد آقاى خويى مى نويسند يا نوشته اند، و آقاى شاهرودى وعده کرده اند با ملک در سفر حج مذاکره کنند.

بالاخره اينجانب با اطمينان به اينکه در اين امور هيچ تاثيرى در حجاز نيست، معذلک چيزى نوشتم و آقاى شيرازى بردند.

پس از مدتى هم به وسيله سفارت حجاز يک جواب بى سر و ته اى آمد.

امسال آقاى حاج آقا حسن(6) آمدند و گفتند که بناست وفدى(7) برود، و قول داده اند که قضات آنجا حاضر براى مذاکره شوند.

عده اى را که در اين امر صلاحيت نداشتند ذکر کردند.

اينجانب دخالتى نکردم، زيرا اطمينان دارم بر فرض آنکه مجلسى تهيه شود و طرفين دعوا حاضر شوند، هيچ نتيجه مثبتى گرفته نمى شود.

علاوه خوف آن است که آقايان نتوانند در آن محيط و با آن اشخاص که اينها را کفار و مبدع(8) مى دانند به طور شايسته گفتگو کنند، و مجلس ختم شود به فشل شدن و تا آخر محکوم گرديدن.

اجمالا به ايشان مطلب را گفتم، و باز گفتم اشخاص مذکور (جنابعالى در آنها نبوديد) صلاحيت اين امر را ندارند.

و تذکر دادم که اگر هم لازم مى دانيد اين امر را طورى نکنيد که تمام قواى شيعه را مقابل قرار دهيد بلکه چند نفر به عنوان يک قطر،(9) نه آنکه نماينده تمام ممالک شيعه و علماى مذهب اينها باشند، و بعد با چند کلمه فشل(10) شوند.

اينجانب اصل اين مطلب را صحيح نمى دانم، و مباحثه را مضر مى دانم.

آنها از آقايان حديث صحيح به طرق خودشان راجع به قبه و بارگاه مى خواهند، و اگر شما تنازل کنيد و بگوييد مظله (11) براى احيا باشد، تصديق حرف آنها را کرديد و تا آخر محکوم شديد، و ساير اعتاب مطهره را هم محکوم کرديد، و اين امر ممکن است منعکس شود در ممالک اسلامى ، هذا کله ، مع اينکه اساس مذهب در اين بلاد در خطر کفر است و عاملين آن از طرف مقامات معظمه تجليل و تطهير مى شوند و امور فجيعه يا به سکوت و يا به تاييد مى گذرد، و خواهيد ملاحظه فرمود که اگر خداى نخواسته خداوند مهلت دهد، پس از چندى چه خواهد شد و چه خواهند کرد.

و الى اللّه المشتکى و عليه المعول.

والسلام عليکم.

منزل اينجانب را در قم عده کثيرى کماندو محاصره کرده و نگذاشتند روضه بخوانند، ولى حصر بعد از ظهر برداشته شد و على المحکى جمعيت کثيرى عصر رفته اند آنجا.

اخوى اينجانب را هم از قم به تهران برده اند و آنجا آزاد کردند.

مدرسه فيضيه را مدتى است قبضه کرده و پس از اصلاحاتى که مهمش عکسهايى و شعارهايى بوده که با التزاماتى رد کرده اند در صورت، و تحت مراقبت کامل است معنا، ولى در عين حال يک شب شعارهايى در جميع ديوارها نوشته شده است و مجرمين درست به دست نيامده اند، و بعضيها را گرفته اند.

وضع قم فجيع است و اين نحو مدرسه

1 - فقره ، عدد.دارى افجع.(12) اينها مسموعات است.

والسلام.

2- متن نامه سرگشاده امام خمينى به هويدا در تاريخ 26 فروردين 1346.

3- بنا به روايت، بنا به آنچه گفته مى شود.

4- ملاقات با شاه .

5- آقاى سيد محمد شيرازى.

6- آقاى حسن شيرازى.

7- هيات سياسى.

8- بدعتگذار.

9-ناحيه .

10- سست، ناتوان.

11 - سايبان، خيمه ، چادر بزرگ.