نامه

زمان:

?

مکان:

نجف

موضوع:وجوه شرعى

بسمه تعالى

مخاطب:

يکى از وکلاى امام خمينى قم بعد از سلام و تحيت، سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است.

مرقوم مورخ شانزده ذى القعده و مرقوم ديگر با هم واصل شد.

اينک جواب مرقوم اول با وصفى که مرقوم شده است: آن شخص که مى تواند قرض شرعى او را بدهد، بايد بدهد و شما تحويل بگيريد و به وارث ندهيد.

با آن اشخاص اگر علم ندارند که کمک به اسرائيل مى دهند مانع ندارد معامله ،(1) لکن جنابعالى خصوصى بگوييد که مشهور نشود.

جواب مرقوم ثانى مورخ هفده ذى الحجه : از قرارى که آقاى زکى نوشته است کاغذها نرسيده ولى چون اخيرا مدتى هيچ کاغذ تقريبا نمى رسيد، احتمال دارد پس از رفع منع رسيده باشد، لهذا عجالتا تا خبر ثانى انتظار مى کشيم.(2) سيصد و بيست و يک تومان که به سادات داده ايد، خبر وصولش رسيد.

1 به آقازاده سيد فخرالدين مرحوم اجازه دهيد، به هر نحو خواستيد.

2 و مجازيد به هر کس اجازه خواست و مورد وثوق است اجازه دهيد، به هر نحو صلاح مى دانيد.

3 اشخاصى که صلاح مى دانيد وجهى بدهيد، مجازيد.

4 دو نفرى که دستگردان کرده اند و اجازه خواسته اند براى مسجد، با قيد احتياج فعلى و عدم امکان از طريق ديگر، اجازه دهيد.

5 آنهايى که بابت سهم سادات داده اند و شما صلاح مى دانيد اجازه دهيد، مجازيد در اجازه .

6 راجع به چاپ کتاب اجازه نمى دهم.

قبض اخير را با ساير قبوض مى فرستم بيروت، اميد است برسد.

قبض پنج هزار را که مرقوم شده ، به آقاى ستارى بدهم مى رسانم.

بناست مبلغ 65 تومان به حساب آقاى هاشميان رفسنجانى به شما يا احمد بدهند براى سادات، شما بدهيد به آنها.

صفحه مقابل را بدهيد به آقاى حاج آقا محسن محدثزاده ، و وجوه را مطالبه کنيد و به سادات فقير برسانيد.

قبوض جوف را به آقا(3) برسانيد.

به نظر مى آيد که اين دو قبض، يکى باشد ولى من هر دو مورد را

1 - منظور کسبه يهودى اند.

مى فرستم، چون در دو مرقومه بود.

2- رژيم شاه ، تا مدتها از رسيدن نامه هاى امام خمينى به مخاطبانش در ايران جلوگيرى مى کرد و نيز از ارسال نامه هايى که به عنوان معظمله از ايران نوشته مى شد خوددارى مى نمود.

3- آقاى سيد مرتضى پسنديده .