شعر حج (1)

بعثه مقام معظم رهبری

نسخه متنی -صفحه : 29/ 3
نمايش فراداده

بر درگاه رحمت


  • بندگانيم و به درگاه خدا آمدهايم ما كه بر گِرد يكي خانه طوافي داريم ما نه مشتاق به سنگيم و نه وابسته به گِل آرزومندي و درويشي و بيساماني كولهبار گنه از كوه صفا سنگينتر از سرخاك غريبِ حَسَن«ع» و قبر نبي ّ«ص» تا بگوييم گلستان خزان است بقيع «محتشم» دست تو و دامن زهراي بتول «محتشم» دست تو و دامن زهراي بتول

  • چون فقيران به تمنّاي نوا آمدهايم به گدايي به سرِ خوان خدا آمدهايم به وصال تو، به سر ني، كه به پا آمدهايم جمع در ما و به امّيد غنا آمدهايم خالي از خير و پر از رزق و ريا آمدهايم خون جگر، شكوهكنان، سوي خدا آمدهايم از اُحد، وز سر قبر شهدا آمدهايم گرنه با حبّ علي، پس به كجا آمدهايم؟ گرنه با حبّ علي، پس به كجا آمدهايم؟