سفر بيتز و اربابش از مصر آغاز شد و هنگامى كه به اسكندريه رسيدند، ارباب دچار بيمارى سختى شد تا جايى كه گمان كرد عمرش به پايان رسيده است. پس كمر بندى به جوان انگليسى داد كه يك كيسه طلا و نامه اى در آن بود و بايد همراه او در مكه مكرمه باشد. در اين نامه گفته شده بود كه صاحب اين نامه سفرى آزاد و رها داشته است. اما ارباب دوباره سلامت خود را بازيافت و «بيتز» در خدمت او قرار گرفت. پس از آن كه اندكى براى جمع مواد لازم، براى مرحله دوم سفر توقف كردند، به سفر خويش به قاهره ادامه دادند و «بيتز» ديدگاه ها و ملاحظات خود را در مورد مدينه و مردم آن تدوين مى كرد.16
علاوه بر اين، «بيتز» در توصيفش از مصر و تنوّع ساكنانش در آن (از قبيل ترك و يهود ويونانيان و قبطى ها) اولين كسى بود كه از ديدگاهى كلّى، تصويرى جديد و جدى ارائه داد. بيتز آنان را تجاوزكاران دانست. در هر حال، تجربيات بيتز عرب را همانند دزدان دريايى و گداهاى گرسنه و دزدان و افرادى كه مشغول به تجارت بردگان و روسپى ها هستند، در پايان قرن هفدهم در انگليس به تصوير مى كشاند.
ناگزير، اينجا بايد تأكيد كنيم كه اشارات «بيتز» درمورد اعراب، به طور جدّى هرگز روشن و واضح نبود، او گاهى آنان را جزائرى ها يا بربرها يا عرب مى ناميد و گاهى به ترك ها و مصرى ها، اشاره داشت و بهترين دليل بر واضح نبودن حرفش در اين مورد توصيف اشتباهى است كه در مورد متجاوزان مى دهد.17
مى گذرد. او با همراهى اربابش، از قاهره به كانال سوئز انتقال يافت و از آنجا از طريق دريا به فرماء صغير، ميان ينبع و حدّه رفتند و دو بار شترهايى براى رسيدن به مكه مكرمه كرايه كردند. مدت اقامتشان در آنجا دو ماه طول كشيد و بيتز هر روز با اربابش پيرامون شهر مى گشت و در ذهنش بناها و آداب و رسوم مردم ومناسك دينى را ثبت مى كرد. اين كوشش كه براى تثبيت اين تفصيل ها به كار برده بود، در كتاب مشهورش كه آن را تدوين ساخته بود روشن است.