شیعه

سید نظام الدین مکیان

نسخه متنی -صفحه : 3/ 3
نمايش فراداده

شيعه

سيّد نظام الدين مكيّان

عقيدتي

مبحث اوّل : پيدايش اصول مباني وهويت تشيّع

سؤال 1ـ وجه تسميه شيعه چيست و چرا به شيعيان رافضي مي گويند , ريشه هاي تاريخي كاربرد اصطلاح اخير را بيان كنيد .
شيعه در لغت به معني پيرو است . قران مجيد مي فرمايد : « انّ من شيعه لابراهيم » امّا در اصطلاح مسلمانان شيعه به گروهي اطلاق مي شود كه معتقدند پيامبر (ص) پيش از رحلت خود جانشين و خليفه مسلمين را در مناسبتهاي متعدّدي از جمله روز هجدهم ذي الحجه سال دهم هجري كه به روز غدير معروف است در يك اجتكاع بزرگ ( تا 000/110 نفر ) تعيين فرمود و او را به عنوان مرجع ديني , سياسي و علمي پس از خود تعيين نمود . بعد از خليفه سوّم شيعه علي و عثمان رايج شد . بحث بر سر اين بود كه آيا عثمان به حق كشته شد يا نه . طرفداران جنگ جمل و صفين شيعه عثمان بودند . اين مفهوم فقط پيروي از عثمان را مي رساند . ولي كساني كه خلافت علي (ع) را از اوّل به حق مي دانستند به شيعه علي (ع) معروف شدند كه در رأس آنها يك شخصيتهاي بني هاشم و جمعي از بزرگان صحابه مانند سلمان , لبوذر , مقداد و خباب بني ارث مژار دانسته و برهمين هقيده ماندند و شيعه علي (ع) نام گرفتند . ( الشيعه من شايع علي ) .
البته اين لقب در حال حيات خود به پيروان علي (ع) عطا فرموده , كه مي فرمايد :
والذي نفسي بيده , انّ هذا و شيعه لهم الفائزون يوم القيامه ( سوگند به كسي كه جان من در دست اوست او «علي » و پيروان وي از رستگاران روز قيامتند . بنابراين شيعه عبارت است از گروهي از مسلمانان صدراسلام كه بخاطر اعتقاد به منصيصي بودن ولايت بدين نام معروف گرديده اند .
در مورد آغاز پيدايش لفظ رافضي گفته نبود كه زيدين علي كه پسر امام زين العابدين (ع) است و مكتب اعترال دانسته معتقد بود كه بايد بر بني اميه قيام كرد و خلافت را به خاندان پيامبر بازگرداند . ر.زي در مجلس كسي از زيد سؤال كرد كه عمر و ابوبكر چگونه بودند و او گفت كه انها عادل بودند و امام بودند . در اين مجلس كساني كه علي (ع) را مقدم بر خلفاي دانسته براي اعتراض مجلس را ترك كردند و زيذ گفت « رفضونا » و از آن زمان لفظ رافضي براي پيروان علي (ع) رايج شد .

منابع

1ـ جلد اوّل معالم المدرسين( علامه عسكري )
2ـ شيعه پاسخ مي دهد ( سيد رضا حسيني نسب ).

مبحث دوّم , انديشه شناسي شيعي (1) و رهبري بعد از پيامبر

سؤال 4 : مهمترين آيات و رواياتي كه دلالت بر امامت علي (ع) دارد را ذكر كنيد .
شيعه بر تنصيصي بودن مقام ولايت اعتقاد دارد و معتقد است كه امامت پس از پيامبر گرامي از جماتي مانند نبوت است و همانگونه كه پيامبر را خدا معرفي مي نمايد , وصي پيامبر نيز بايد از جانب او تعيين گردد . در اين رابطه :
1ـ آنگاه كه پيامبر اكرم از طرف خداوند مأمور شد تا خويشانش را به آيه « و انذر عشيرتك الاقربين » به توحيد دعوت كند خطاب به ان جمع فرمود كه هر كس مرا در اين راه ياري كند وصي و جانشين من خواهد بود . « فايكم يوازرني من هذا الامر علي ان يكون امن ووزيري و خليفتي ووصيّي فيكم » . منتها كسي كه به اين ندا پاسخ مثبت داد علي (ع) بود . در اين هنگام رسول خدا رو به خوشان خود كرده فرمود : انّ هذا امن ووصيي و خليفي فيكم فاسموا له و اطيعو»
2ـ در غزوه نبوك آن حضرت به علي (ع) فرمود :
« اما ترضي أن تكون بني بمنزله هارون من موسي الا انّه لابني و بعدي »
3ـ در سال دهم هجرت رسول خدا (ص) به هنگام بازگشت از حجه الوداع در محل غدير خم فرمود:
« ايها الناس الله مولاي و انا مولاكم و من كنت مولاه فهذا علي مولاه » . نكته مهم و قابل توجه اينكه پيامبر در اغاز سخن فرمود : الست اولي بكم من انفسكم كه مسلمانان همگي به تصديق او پرداختند . اهل سنت مي گويند مولي كلمة عمومي است و به معني دوست و رفيق ميدهد ولي شيعة عطف به قرائن مي كند و مي گويد كه مولي در اينجا به معني ولي است .
اين حديث غدير از طريق حدود 360 نفر از دانشمندان اهل سنّت نيز نقل گرديده است . ( نقل از كتاب الغدير )
4ـ ان علياص مني و انا منه و هو وليكم بعدي
5ـ لكل بني وضي و وارثي وان علياً وصيي ووارثي ( هر دو از پيامبر اكرم (ص) )
6ـ مهمتر از احاديث فوق آيه 55 سورة مائده است كه شيعه معتقد است اين آيه به علي (ع) برميگردد .
« انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يؤقون الذكوه و هم راكعون »
7ـ همينطور آيه مباركه : « يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك و ان لم نفعل و بالغت رسالاتك » كه گروهي از علماي شيعه معتقدند اين آيه مربوط به واقعه غدير است و گروه ديگري از علماي شيعه معتقدند كه اين آيه قبل از رخداد غدير نازل شده ولي اهل تسنن معتقدند اين آيه مربوط به فتح مكّه است .

منابع

1ـ شيعه پاسخ مي دهد ( سيد رضا حسينس نسب ) . الغدير ( علامه اميني )

مبحث سوّم : انديشه شناسي شيعي (2) ائمه اثني عشر , اهل بيت ـ عصمت

سؤال 3 : مراد از اهل بيت پيامبر كيانند و ايا همسران و خويشاوندان پيامبر (ص) جزء آنان به حساب مي آيند
دربارة اهل بيت سه نظريه وجود دارد .

1ـ نظريه اوّل عبارتست از اين كه اهل بيت , همان همسران پيامبرانند . اين نظر را عكرمه كه از خوارج بوده نقل كرده است .

2ـ نظريه دوّم : مراد از اهل بيت , بيت نسب است كه صدقه برآنان حرام است و مراد از آنان همان بني هاشم يعني اولاد علي (ع) اولاد عقيل , اولاد جعفر بن ابي طالب , اولاد عباس بن عبد المطلّب و كلية افرادي اند كه به بني هاشم منتسب مي باشند و به آن بيت نسب و خاندان بني هاشم مي گويند .
3ـ نظريه سوم : مراد از اهل بيت , پيامبر , علي , فاطمه , حسن و حسين (ع) مي باشند . نظر صحيح و متففن همين نظر است . بدلايل زياد دو نظر اوّل صحيح نيست مثلاً در رد نظر اوّل هنگامي كه حضرت رسول (ص) آيه تطهير را بر افراد زير جامه ( عبا ) يعني خودشان , فاطمه و علي و حسن و حسين (ع) ميخواندند و ام سلمه كه از پاك ترين زنان پيامبر است آمد برود زير عبا و حضرت به او اجازه ندادند و يا در رد نظر دوّم اينكه مراد از بيت نمي تواند بيت نسب باشد چون با توجه به حرف آل در البيت كه خانة معيّن و مشخصي را نشان ميدهد , لذا بيت نسب نمي تواند صحيح باشد . انچه صحيح است نظر سوّم است با عنايت به اعمال گوناگون و مكرر رسول اكرم (ص) از قبيل زير عبا قرار دادن خود با چهار تن ديگر و يا مكرپر جلوي در خانه فاطمه (ع) آمدن آيه تطهير را خواندن و دعا كردن به اهل بيت خودشان مي كند كه مراد از اهل بيت افراد خاصي و است كه پيامبر انها را معرفي كرده است و ان همان علي و فاطمه , حسن و حسين (ع) و همينطور خودشان مي باشند . امّ سلمه و عايشه صريحاً در روايات متعدّد از جمله روايات ابو سعيد خدري اعتراف و اذعان دارند كه از پيامبر (ص) درخواست كردند كه در اين موهبت الهي در زمرة اهل بيت قرار گيرند ولي پيامبر اكرم (ص) با كمال صراحت وبدون ابهام درخواست انها را ردنموده مي فرمايد كه شما عافيت به خير اين آيه مربوط به زنان پيامبر است و به آنها مي گويد اگر خوب نباشيد و گناه كرديد دوبار مواخذه ميشويد ولي در آيه تطهير ضمائر عوض ميشود و مربوط ميشود به خانوادة پيامبر (ص) .

منابع

مجله و بررسيها ـ شماره 62 ـ زمستان 76 , دروس ارائه شده .