حقوق و وظایف انسان از منظر امام سجاد (ع)

حسن بن علی ابن شعبه ،احمد جنتی

نسخه متنی -صفحه : 9/ 9
نمايش فراداده

حق كسى كه چيزى از او درخواست مى‏كنى

46. حق كسى كه چيزى از او درخواست مى‏كنى اين است كه اگر داد، بپذيرى و سپاس‏گويى و ارج‏نهى و اگر نداد، عذرى برايش بجويى و خوش‏گمان باشى و بدانى كه مال خود را دريغ كرده است و نبايد كسى را براى منع مالش سرزنش كرد، گرچه ستمكار باشد، كه «انسان بسيار ستمگر و ناسپاس است».

حق خشنودكنندگان

47. حق كسى كه خدا به دست او تو را خشنود كرده اين است كه اگر منظورش خشنودى تو بوده است، خدا را شكر گويى و آن مايه كه سزد به او پاداش دهى و در فكر تلافى باشى و مزيّت پيش‏قدم شدنش را نيز جبران كنى و اگر چنين منظورى نداشته است، باز خدا را سپاس گويى و از او تشكر كنى و بدانى كه اين شادى از جانب خداست؛ و چون او واسطه‏ى نعمت خدا بوده است، دوستش داشته باشى و خيرش را بخواهى؛ چرا كه اسباب نعمت هرجا باشد بركت است، گرچه او قصدى نداشته است ـ ولاقوة الاّ باللّه.

حق بدى‏كنندگان

48. حق كسى‏كه با دست و يا زبانش به تو بد كرده اين است كه اگر آگاهانه بوده، بهتر است از او درگذرى تا هم ريشه‏ى شر برافتد و هم به ادب رفتار كرده باشى اين گذشت بهره‏هاى اخلاقى بسيار ديگرى نيز دارد. خداوند مى‏فرمايد: «بر آنها كه چون ستم بينند و انتقام جويند، راه تعرضى نيست... اين نشان كارهاى بسنده است». و نيز مى‏فرمايد: «اگر مى‏خواهيد انتقام بگيريد، بايد به قدر ستمى باشد كه بر شما رفته است و اگر صبر كنيد، البته براى صابران بهتر است»؛ و اگر آگاهانه نبوده است، نبايد در فكر انتقام باشى و آگاهانه، كارناآگاهانه را كيفر دهى، بايد با او مدارا كنى و تا مى‏توانى با لطف و نرمش او را بازگردانى[1] ـ ولاقوة الاّ باللّه.

حق هم‏كيشان

49. حق هم‏كيشان اين است كه به فكر آزارشان نباشى و براى آنها مايه‏ى رحمت باشى و با بدرفتاران مدارا كنى و با آنها الفت‏گيرى و آنان را اصلاح كنى و از نيك‏رفتاران ـ به تو احسان كرده باشند يا نه ـ تشكر كنى، كه اگر به خود هم احسان كنند، به تو احسان كرده‏اند؛ زيرا آزارشان را از تو بازداشته و زحمتى برايت فراهم نكرده و خود را از تو نگه داشته‏اند؛ پس به همه دعا كن و يارى برسان و مقام هريك را رعايت كن. بزرگان را پدر و كودكان را فرزند و ميان‏سالان را برادر خود بشمار و با هركسى كه نزدت آمد به لطف و مهربانى رفتار كن و حقوق برادرى را در حقّش به‏جا آور.

حق ذمّيان

50. حق «ذميّان» (يهود و نصارى و مجوس كه در پناه اسلام‏اند و به شرايط ذمّه عمل مى‏كنند) اين است كه آنچه را خدا از آنها پذيرفته است، بپذيرى و پيمان خدا را در حقشان رعايت كنى و آنچه را از آنها خواسته‏اند و مجبورند عمل كنند از آنها مطالبه كنى و در معاشرت‏ها حكم خدا را درباره‏ى آنان اجرا كنى و به احترام پيمان الهى و به موجب عهد خدا و رسول، آنها را نيازارى، كه از پيغمبر(ص) روايت شده است: «هركه به كافرى كه در پناه اسلام است ستم كند من دشمن اويم»، پس خدا را در نظر داشته باش. ـ ولاقوة الاّ باللّه.

اين پنجاه حق تو را احاطه كرده است؛ و در هيچ حالى از (حلقه‏ى محاصره‏ى) اين حقوق بيرون نيستى، بايد همه را رعايت كنى و در اداى آنها بكوشى و از خداوند «جل ثناؤه» مددبخواهى ـ و لاقوة الاّ باللّه. والحمدللّه رب العالمين.

[1] . اين قسمت حديث در «مواعظ العدديه» به نحو ديگرى نقل شده است كه مى‏تواند، به روشنى، جاى عفو و انتقام را بيان كند و تفسير آياتى باشد كه در اين زمينه وارد شده‏اند و اما ترجمه آن: حق كسى كه به تو بد كرده اين است كه از او بگذرى، و اگر مى‏دانى كه عفو به حالش زيان دارد، يعنى موجب چيرگى و دليرى او و گسترش بيش‏تر ظلم است، انتقام بگيرى، كه خداوند مى‏فرمايد: «آنها كه چون ستم بينند انتقام گيرند راه تعرّضى بر آنها نيست». (اين مضمون اين شبهه را كه دستور عفو باعث توسعه‏ى ظلم و تربيت افراد ستم‏كش است، به خوبى دفع مى‏نمايد) .