آداب و اخلاق اهل علم (02)

نسخه متنی -صفحه : 11/ 2
نمايش فراداده

بحث در آداب واخلاق اهل علم بود. نخستين ادب از آداب مربوط به حوزويان را در نوشتار پيشين تحت عنوان[ اخلاص در نيت] مطرح نموديم . دراين بخش به ادامه آن پرداخته و درباره[ اخلاص در عمل] مطالبى را عنوان مى كنيم .

معيارارزش اعمال

اعمال و رفتار آدمى را در رابطه بااهداف واغراض وى بايد ارزيابى كرد.اگر عمل و رفتار با مسائلى همچون : حب مال جاه طلبى نام جوئى و تشخص برترى طلبى در ميان همنوعان و ... آلوده شود انسان را به فرومايگى شخصيت و سقوط ازارزشهاى والاى انسانى سوق مى دهد و خود و زرووبالى بر دوش انسان خواهد بود و در نتيجه انسان را بصورت پست ترين و زيانكارترين افراد در خواهد آورد 1 .

امااگر هدف و غرض در عمل و رفتار برخاسته از ضميرى روشن و دور از هرگونه شائبه مادى و نفسانى باشد و آن را با هيچگونه رنگ و صبغه غيرالهى نياميزد همانند شجره طيبه اى 2 خواهد بود كه آثار وجودش ابديت پيدا كرده و هيچگاه از ميان خواهد رفت . بنابراين محور و كانون ارزش اعمال به اهداف و مقاصد آن بستگى دارد. با توجه به اين مقدمه كوتاه مى توان به جايگاه مساله[ اخلاص در عمل] پى برد. عمل خالص مراحلى دارد كه به اجمال اشاره مى كنيم :

1- قبل از عمل :

انسان بايد پيش از عمل كه همان مرحله[ نيت] است در بافته ها و يافته هاى ذهنى و فعل وانفعالات روحى و درونى خويش بنگرد و در تصميم گيريهايش انگيزه عمل خود را روشن سازد و علت آغاز عمل را ارزيابى نمايد.اينجاست كه مساله[ اخلاص در نيت] و عدم آن جلوه گر مى شود و به عمل آدمى جهت مى بخشد. كه در مقاله گذشته به نحو مبسوط از آن ياد كرديم .

2- هنگام عمل :

دراين مرحله نيز ممكن است بااغراض فرومايه و پست عمل خويش را فاقدارزش كند و آن را با آفتهاى رياء و شرك و مانند آن درآميزد و در نتيجه عمل و تلاشش پوچ و[ هباء منثورا] گردد. و ممكن است كوششهاى خويش را خالصانه و براى كسب رضاى پروردگارانجام داده و خداى را در تمام لحظات زندگانى مراقب و ناظراعمال خويش بداند و در نتيجه اين حالت خداجوئى او را به صواب انديشى و درستى در گفتار و كردار موفق گرداند.

3- پس از عمل :

منظوراين است كه پس ازانجام عمل نيز مواظب باشد كه زحمت و تلاش خويش را كه حاصل عمراوست به اندك چيزى از دست ندهد و همان حالت والاى روحى واخلاص در نيت را تداوم بخشد.اين مرحله مشكل تراز آن دو مرحله است .امام صادق[ ع] فرمود:

الابقاء على العمل حتى يخلص اشد من العمل 3 .

باقى ماندن بر عمل همراه بااخلاص از آغاز نمودن آن سختتراست .

به عبارت ديگر مى توان عمل و رفتارانسانى را همانند چشمه اى دانست كه گاهى از سرچشمه صاف و زلال و بى غل و غش است و در مسير راه هم به چيزى آلوده نمى گردد و با همان حالت اولى به مقصد مى رسد وازاين ارزش نخستين آن چيزى كم نمى شود. و گاهى از سرچشمه گل آلوداست و در بين راه نيز آلودگى آن افزوده مى گردد و مالا نيز آن ارزش واقعى را ندارد. و ممكن است كه در آغاز صاف و بى آلايش باشد و لكن در برخورد با موانع مسير راه تغيير ماهيت داده و آن شكل نخستين خويش رااز دست بدهد .

مقصود مااز[ اخلاص در عمل] همان شق اول است يعنى در تمام مراحل سه گانه انسان مراقب خود و عمل خويش باشد تااين كه مطامع دنيوى و شوائب مادى به گنجينه گرانبهاى اخلاص او صدمه اى نزند.

اينك كه مقصوداين نوشته روشن شد و وجه تمايز آن با مقاله گذشته مشخص گرديد مى پردازيم به اهميت اين مساله در معارف دينى و قرآنى .