از طرف ديگر انسان حقيقى و عينى را در نظر ميگيريم و چگونگى ساختمان او را در نظر قرار ميدهيم . اين فرد عينى چگونه ساخته شده ؟ انسان از جهتى ساخته تاريخ خود است ، يكفرد، ساخته تاريخ و محيط معنوى فرهنگى و ارزش هاى مذهبيش ميباشد البته نه ساخته اضطرارى و غير اختيارى بلكه ساخته خود خواسته .
عمر حقيقى يكفرد نام گذشته و تاريخ او است كه در خود متجلى كرده است . همه گذشته مسلمانان در ساختن من فرد در كار است .
پس هر فرد كتابى است كه در عمر بدنى نوشته شده اما اين كتاب تاريخ جامعه او است و اين شخص انعكاس و نتيجه نام جامعه است فرهنگ در روح افراد حلول ميكند و محتويات او را ميسازد ولى همانطور كه گفتيم اين خود افرادند كه از چنان حلولى استقبال ميكنند و نه اينكه جبر و اجبار در كار باشد.
اساس و روح فرهنگ ما، مذهب ما است . بنابراين ، جامعه مسلمانها ساخته شده بدست تاريخ است ، تاريخى كه منشاء بوجود آورنده آن ، اسلام است .
تاريخ اسلام بدست محركين ، انسانهاى بزرگ و مربيان بزرگ و مربيان رتبه اول ، رسول اكرم صلى الله عليه وآله و خاندان رسالت عليهم السلام و پيروان بنام آن ساخته شده است اين تاريخ ساخته شده براى جامعه مسلمانها در نقش دوم سازنده است هر چه سازندگان تاريخ كاملتر باشند تاريخ براى زندگى جامعه كمال بيشترى دارد.
بظاهر، تمامى كره زمين مانند هم است اما در چند مورد خداوند در مورد جاى و مكان امتيازى خاص قائل شده است : (( ان اول بيت وضع للناس للذى ببكة (مباركا) )) و در آيه ديگر: (( فاخلع نعليك انك بالوادى (المقدس ) طوى )) .
اين برترى از چه رو به اين مكان تعلق گرفته است اين برترى از آن جهت است كه تاريخ در اين مكان شكل خاصى گرفته است .