حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری)

محمد کاظم محمدی

نسخه متنی -صفحه : 460/ 107
نمايش فراداده

گشتهاند و در زير پرده هر ذرّه از ذرات دو عالم جمال روح افزاى محبوب حقيقى پنهان شده و به صورت همه، جلوهگرى مىكند.

  • «خورشيد به ذرّه چون نهان است حيف است كه مهر روى جانان از بهر چه نور عالمآرا خورشيد رخش به جلوه آمد ذرّات جهان، نمودِ آن است»(1)

  • چون ذرّه به نور خود عيان است مستور به پرده جهان است در ظلمت اين وآن نهان است ذرّات جهان، نمودِ آن است»(1) ذرّات جهان، نمودِ آن است»(1)


قاعده(2)


  • 163) تو از عالم همى لفظى شنيدى بيا بر گو كه از عالم چه ديدى

  • بيا بر گو كه از عالم چه ديدى بيا بر گو كه از عالم چه ديدى

عالَمْ = دنيا و آنچه در اوست، ماسوى الله

اى سالك و جستجوگرِ حق، تو از عالم و جهان آفرينش فقط لفظ و حرفى شنيدهاى، ابتدا بگو كدامين عالم را ديده و كدامين را شناختهاى؟ و آنچه را كه از آن ديدهوبه آن پى بردهاى بيان كن و بگو كه حقيقت اين جهان چيست؟ زيرا عالم بسيار است.

  • 164) چه دانستى ز صورت يا ز معنى چه باشد آخرت چون است دنيا

  • چه باشد آخرت چون است دنيا چه باشد آخرت چون است دنيا

صورت = مقصود دنياى ظاهر است، عالم مادى، عالم شهادت

معنى = مقصود عالم معنوى، عالم غيب

دنيا = اين عالم، عالم محسوسات

1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص128

2. هدف از «قاعده» بيان شرح بيشتر براى فهم خواننده است.