حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری)

محمد کاظم محمدی

نسخه متنی -صفحه : 460/ 3
نمايش فراداده

گفتارى از دكتر سيد جعفر حميدى استاد دانشگاه شهيد بهشتى تهران


  • به نام آنكه جان را فكرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت

  • چراغ دل به نور جان برافروخت چراغ دل به نور جان برافروخت

كتاب مستطاب «گلشن راز» اثر شيخ محمود شبسترى(687-720هـ ق) عارف نامدار و بلند آوازه قرن 7 و 8 هجرى قمرى و يكى از مواريث گرانبهاى ادب فارسى است كه امروز در دورههاى كارشناسى ارشد زبان و ادبيات فارسى دانشگاههاى كشور تدريس مىشود.

شور و شوقى كه از بركت چشمه فياض و ابيات دل نواز اين كتاب شريف سالها در حين تدريس، صحنه كلاس را فرا مىگرفت و روحانيت و نورانيت شيخ را ملموس و محسوس مىساخت، مرا بر آن داشت تا جستجو و تفحّص در كتاب، همچنين آساننويسى و ساده ساختن شرح بزرگ لاهيجى بر آن كتاب را به دوست گرامى جناب آقاى محمد كاظم محمدى باغملايى، پيشنهاد نمايم زيرا نيك مىدانستم كه اين كوشش درك و فهم افكار شيخ محمود و مشكلات كتاب لاهيجى را سهل مىسازد و خوانندگان اين دو اثر گرانقدر را شادابتر و با نشاطتر خواهد ساخت و در اين كار، پژوهشگر را اجرى دنيوى و ثوابى اخروى نصيب مىنمايد. اما بديهى بود كه قدم نهادن در اين وادى دشوار و طريق ناهموار، از جان مايه گذاشتن است و دل به دريا سپردن.

ابتدا وسعت كار و دشوارى راه را به مؤلّف محترم يادآور شدم تا با تأملى ژرفتر به موضوع بينديشد و طرحى نو در اندازد يا اين راه پرخطر و پر پهنا را دنبال ننمايد، اما او از ارايه مقصود و طريق معهود باز نگشت و از همان روز در اين وادى پرخوف و خطر گام نهاد و تا نهايت مقصود پيش رفت. و اين سرشت و خاصيت عرصه معرفت است كه وقتى سالك و طالب قدم در وادى سلوك و طلب مىنهد از