هستى = ب 443
تعيّنات وجود كه نمودى فرضى مىباشند و حجابى بين تو و حق گرديدهاند و حقيقت ندارند، آنها را از هستى مطلق جدا كن تا بدانى كه تو نسبت به خدا بيگانه نيستى و با دور كردن حجاب غير، مىتوانى خود را به اصل وجود آشنا كنى.
واصل = كسى كه به طريق سلوك، منازل و مراحل معرفت را طى كرده و به منزل و مقصد توحيد رسيده و واصل به حق شده باشد.(ش - ل)
چرا به سالك كه يكى از مخلوقات عالم است «واصل» مىگويند و سير و سلوك چيست و چگونه براى سالك حاصل مىشود؟
وصال = عبارت از آن است كه سالك از هستى مجازى خود جدا شده و به حق متّصل گردد.(ش-ل)
خلقيّت = مرتبه انسانى، مقام و مرتبه مخلوق بودن
در حقيقت وصال حق، جدايى سالك ازمرتبه مخلوق بودن و تعيّنات وجود مجازى اوست. همچنين وصال حق، بيگانه شدن از هستى موهومى سالك و به عبارتى فناى وجود او در حق است و اين ابتداى آشنايى سالك با حقيقت وجوداست.