آداب و اخلاق اهل علم (04)

نسخه متنی -صفحه : 14/ 11
نمايش فراداده

صبر واستقامت

عنصر صبر و شكيبايى در كار تبليغ عنصرى است اساسى و سازنده . مكارم اخلاقى بيشتراز صبر برمى خيزد.ايمان بدون صبر همانند پيكر بدون سراست . مبلغان درامر تبليغ بيش از هر چيز به اين صفت نيازمندند زيرا همواره در برابرافكار منحط و خرافات جارى در جامعه و باافراد سودجو و زورگو كه با تعميق ارزشها منافعشان به خطر مى افتد روبرو مى شوند و بدون صبر و مقاومت نمى توانند بر آنان فائق آيند. آنان چون[ تواصى به حق] مى كنند شايسته است كه به[ صبر در راه حق] نيز متخلق باشند .

قرآن درباره صبر و مقاومت پيامبران الهى مى فرمايد:

ولقد كذبت رسل من قبلك فصبروا على ماكذبوا واوذوا حتى اتاهم نصرنا ولامبدل لكمات الله و لقد جاءك من نبائى المرسلين . 70 پيامبرانى را هم كه پيش از تو بودند تكذيب كردند ولى آنان بر آن تكذيب و آزار صبر كردند تا پيروزى ما فرا رسيدشان . و سخنان خدا را تغيير دهنده اى نيست . و هر آينه پاره اى ازاخبار پيامبران بر تو نازل شده است .

خداوند در قرآن هدايتگران و مبلغان آگاهى بخش را با دو ويژگى صبر و يقين مى ستايد:

وجعلنا منهم ائمه يهدون بامرنا لما صبروا و كانوا با ياتنا يوقنون . 71 از ميان آن قوم پيشوايانى پديد آورديم كه چون صبورى پيشه كردند و به آيات ما يقين داشتند به فرمان ما به هدايت مردم پرداختند.

ازاين آيه استفاده مى شود كه مبلغ بايد هم در بعد نظرى واعتقادى به كمال برسد (يقين ) و هم در صحنه عمل و عينى به صفت نيك[ صبر] دست يابد صبر واستقامتى كه قرآن به آن سفارش مى كند:

گاهى در مقابل مصائبى است كه به شخص انسان مى رسد و گاه در برابر آزارى است كه دوستان به او مى دهند و گاه در مقابل بدگوييها و بدزبانيهاست و گاهى از ناحيه كج انديشان است و گاهى از سوى بدانديشان و گاه از سوى جاهلان و نادانان و گاه از سوى آگاهان بدخواه. 72 گزيده سخن آن كه :استقامت عملى متانت و وقار روحى و مقاومت در برابر سختى و دشوارى از والاييهاى روحى و سجاياى اخلاقى پيامبران بوده است و بر وارثان انبيا و مبلغانى كه رسالتهاى الهى پيامبران را عهده دار گشته اند اين خوى و خصلت واجب و ضرورى است .

قرآن مى فرمايد:

فاصبران وعدالله حق ولايستخفنك الذين لايوقنون . 73 پس صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است . مبادا آنان كه به مرحله يقين نرسيده اند تو را بى ثابت و سبكسر گردانند.

تواضح و فروتنى

روح هر چه بلند وانديشه هر چه والاتر باشد درانسان فروتنى و تواضع بيشترى ايجاد مى كند. آنان كه به سرچشمه و معارف اسلامى نزديكترند اين ويژگى از آنان زيبنده است .

بر مبلغان است كه خود را با خوى نيك ( تواضع ) بيارايند و از ( كبر ) و خودبزرگ بينى و خود بزرگ پندارى بپيرايند. تواضع ميوه درخت دانش است :

التواضع ثمره العلم . 74 سرفرود مى آورد هر شاخه از بار آورى مى كندافتادگى انسان اگر دانا شود على ( ع ) اساس علم و دانش را تواضح و فروتنى مى داند:

راس العلم التواضع . 75 كسى كه به خاطر دانايى و آشنايى با يك سرى اصطلاحات و مباحث علمى خود را بالاتراز ديگران مى بينداو گرفتار كبر و خود برتربينى است واين حالت زائيده علم درانسانهاى كم ظرفيت است . علم اگر رنگ الهى داشته باشد و عالم اگرانگيزه خدايى نه تنها گرفتار كبر و غرور نمى شود كه عامل فروتنى و[ خفض جناح] مى گردد رعايت تواضع براى مبلغان كه رابطه اى مستقيم و فراگير با مردم دارند سزاوارتراست .اينان بايد در آهنگ سخن و تن صدا و لحن كلام و شيوه جواب دادن حتى در شيوه راه رفتن و كيفيت بحث و مجادله و بالاخره در تمام حركات و سكنات خود نمودها و نشانه هاى تواضح و فرتنى را بياموزند.

مبلغان در هنگام حضور در مجالس و محافل و زمان برخورد با همنوعان و نيز در پذيرفتن دعوت تهيدستان و برخورد با مستضعفان و زيردستان بايد عملا درس تواضع و برخوردانسان دوستانه بدهند.

قرآن مجيد به پيامبراكرم[ ص] دراين رابطه چنين رهنمود مى دهد:

واخفض جناحك للمومنين . 76 در برابر مومنان فروتن باش .

مبلغ بايد كانون مهر باشد و سايه عطوفتش بر سر همه بگسترد و مانند پدرى مهربان و رئوف فرزندان مكتبى خويش را به سوى ارزشها با كمال تواضع فراخواند. فخر وافتخار خود را در بندگى ببيند و عظمت و عزت خويش را در[ تواضع] بجويد. همواره رفتارش يادآوراسوه هاى علمى مكتب باشد مگر نه اين است كه در سيره عملى پيامبر[ص] مى خوانيم :

هرگاه برجايى مى رفت و همراهش جمعى ازاصحاب مى رفتند معمولا پشت سر آنان بود نه جلوتر. به همه سلام مى كرد حتى به كودكان .

با حوصله به سخنان هرگوينده گوش مى كرد. وقتى سواره بود نمى گذاشت كسى پياده همراهش حركت كند يااو را با خود سوار مى كرد يا( اگر طرف قبول نمى كرد) مى فرمود: جلوتر برو در فلان مكان منتظرباش .

در كارهاى خانه كمك مى كرد. به علوفه حيوانات مى رسيد. شتر را مى بست . خانه را تميز مى كرد. گوسفند مى دوشيد. به كفش پينه مى زد. لباس را وصله مى كرد. با خدام غذا مى خورد دعوت همه را مى پذيرفت و... 77 از مبلغ چنين انتظارى هست .او بايد نسبت به كسانى كه به آنان علم مى آموزد متواضع باشد.البته اين روحيه در هنگامى پديد مى آيد كه دانش و تبليغ متواضعانه و براى خدا باشد نه براى فخر و مباهات . رسول خدا ( ص ) فرمود: