تَاَكَّدَ: محقق گشت، مطمئن شد، ثابت شد، اثبات شد، مورد تائيد و تصديق قرار گرفت، يقين كرد.
اَكيد: قطعى، محقق، قابل اطمينان، با خاطر جمع.
تَاْكيد: تحقيق، تائيد، تصديق، ابرام، تثبيت، استقرار.
(اَكَرَ) اَكْراً، ن و تَاَكَّرَ: حفر كرد گودال.
اَكَّار - اَكَرَة، ج: كشاورز.
اُكْرَة - اُكَر، ج: گوى، گودال كه آب در آن جمع شود و به دست بتوان آب برداشت.
اُكْرَةُ الْبابِ: دستگيره دَرِ خانه.
مُؤاكَرَة: كشاورزى كردن، زراعت كردن بر سهم معلوم.
اِگْزيما: جوشهاى خارش دار پوست، اِگزماى چركين.
اِكْسْپِرِس، اِكْسْبِريس: قطار سريع.
(اَكْسَدَ): زنگ زد، از كار افتاد، با اكسيژن تركيب شد.
تَاَكْسَدَ: قبول زنگ زدگى كرد، زنگار گرفت، مردم از بيكارى دست روى دست گذاردند، عاطل و باطل شدند.
اَكْسَدَة: زنگ زدگى.
اُكْسيد: زنگار زنگ.
اُكْسيدُ الْحَديدِ: زنگ آهن.
اُكْسيدُ الرَّصاصِ: زنگ سرب.
اِكْسَرَخْس: اسقف بزرگ.
اِكْسَنْتِريك: خارج از شكل بيرون از مركز.
اُكْسيجين: گاز ترشى زا، اكسيژن.
اِكْسير: كيميا.