وَ ادَّكَرَ بَعْدَ اُمَّةٍ (آيه): ياد بياورد بعد از فراموشى.
اَميهَة: آبله گوسفند.
اُمَّهَة - اُمَّهات، ج: مادر (گويند اين مخصوص به بشر است و ام بحيوانات).
اَمِهَ بِالشَّىْ ءِ: اقرار كرد به آن.
اِميرِكا: امريكا.
اَميرِكىّ: آمريكائى.
تَاْمَرَك: از آمريكائى تقليد كرد.
(اَمَتِ) السِّنُّورُ اُماءً، ن: آواز كرد گربه.
اَمَتِ الْمَراَةُ اُمُوَّةً: كنيزك گرديد.
اَمَّاها تَاْمِيَةً: كنيزك گردانيد او را.
تَاَمّى اَمَةً و اِسْتَاْمى: كنيزك گرفت او را.
اَمَة - اَمَوات و اِماء و ام و اَمْوان، ج: (بتثليث اول( كنيزك )اصل اواموه بوده( اميه )مصغر) و در نسبت اموى گويند.
(اَنْ): بر دو قسم است اسم و حرف، اسم بر دو نوع است
1 - ضمير متكلم به معنى من مانند اَنْ فَعَلْتُ و غالبا بفتح نون در حالت وصل و بالحاق الف است در حال وقف بصورت انا
2 - ضمير مخاطب مانند اَنْتَ اَنْتِ اَنْتُما كه ان ضمير است و التاء حرف خطاب، و حرف بر چهار قسم است
1 - مصدريه كه بر فعل درآيد و نصب مضارع دهد مانند اَنْ تَصُو مُواخَيْرٌ لَكُمْ (روزه شما خوب است براى شما).
2 - مخففه از مثقله مانند عَلِمَ اَنْ سَيَكُونُ كه در اين هنگام عمل نمى كند
3 - براى تفسير بمنزله ان مفسره مانند فَاَوْحَيْنا اِلَيْهِ اَنِ اصنَعِ الْفُلْكَ
4 - زائده شود براى تأكيد مانند وَ لَمَّا اَنْ جاءَ - و بعضى چهار معنى ديگر ذكر كرده اند مانند ان مكسوره براى شرط - و نفى - و به معنى اذ مانند بَلْ عَجَبُوا اَنْ جائَهُمْ - و به معنى لئلا.
اَنَّ: بى شك، يقيناً، كه.