(انَثَتِ) الْمَراَةُ ايناثاً: زائيد زن دختر مُؤْنِث، ص.
اَنَّثَ تَاْنيثاً: نرم كرد، مؤنث آورد كلمه را (بر ضد تذكير).
مُؤَنَّث: مخنث، خوشبوئى كه لباس را رنگين كند.
تَاَنَّثَ: نرم گرديد.
اُنْثى - اِناث و اُنُث و اُناثى، ج: ماده.
اُمْرَاَةٌ اُنْثى: زن كامل.
اُنْثَيانِ: دوخصيه، دو گوش، نام دو قبيله.
اِناث: ستاره هاى كوچك، آنچه كه جان ندارد مانند درخت و سنگ (گرچه تمام آنها روح نباتى و جمادى دارند).
اَنيث: آهن نرم.
اَرضٌ اَنيثَةٌ: زمين نرم بسيار روياننده گياه.
مِئْناث: زنى كه عادت او دختر زائيدن باشد (و همچنين در مرد گفته ميشود زيرا وزن مفعال در مذكر و مؤنث يكسان است)، زمين نرم بسيار روياننده گياه، شمشير كُند، مخنث.
اَنُثَ: زن صفت شد، نامرد شد، بصورت زن درآورد، زن صفت كرد.
اُنْثَوى: زنانه.
اُنُوثَة: زنانگى، حالت زنانه.
مِئْناثَة: شمشير كند.
(اَنْجَر): لنگر كشتى به شكل.
(اِنْجاص)، اِنْجاس: گلابى به شكل.