فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی

احمد سیاح

نسخه متنی -صفحه : 5263/ 175
نمايش فراداده

اب: نام ماه رومى.

ابَكَ و ابَ لَكَ (مثل وَيْلَكَ): هلاكى باد تو را.

اُوب: جهت.

مَاب - مَاوِب، ج: بازگشت و جاى آن.

بَيْنَهُما ثَلاثُ مَاوِبَ: ميان آندو مسافت سه منزل است.

ائِب - اَوْب و اُوَّاب و اُيَّاب، ج: بازگردنده.

ائِبَة: آب و نوبتى از آن كه در نيم روز خورند.

اَوَّاب: بسيار بازگردنده بسوى خدا، تسبيح كننده.

صَلوةُ الْاَوَّابينَ: نماز چاشت (هنگام برآمدن آفتاب نزد اهل سنت).

آبَ: بازگشت، پس آمد.

مَاب: بازگشتگاه، مرجع، ميعاد، پاتوق.

اَوْپِرا: تماشاخانه ئيكه نمايش فاجعه در آن با موزيك باشد.

اَيُّوب:نام پيغمبرى.

اَبُواَيُّوب: شتر.

(اَوْج): بلندى در مقابل پستى و حضيض، قله، فراز، ذروه.

بَلَغَ الْاَوْجَ: رسيد به اوج قله.

اَوْجَزَ: كوتاه كرد.

اَوْج:، آج: سفيده تخم مرغ، آلبومين.

(تَاَوَّخَ) تَاَوُّخاً: قصد نمود.

(ادَهُ) الْاَمْرُ اَوْداً و اُوُوداً، ن: گرانبار كرد او را كار.