هُوَالَّذى يُسَيِّرُكُمْ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ (آيه): اوست آنكه شما را در خشكى و دريا سير مى دهد.
اَتَاْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ (آيه): آيا مردم را به نيكى دستور مى دهيد.
اَلْاُمُّ بَرَّةٌ بِوَلَدِها: مادر مهربان است به بچه هاى خود.
بَرِيَّة - بَرارى، ج: صحرا و زمين بدون زراعت.
بَرّيت - بَراريت، ج: صحرا.
بَرير: نخستين.
بارّ - بَرَرَة، ج: مهربان، پرخير، فرمانبردار پدر و مادر.
اَبَرّ: ساكن صحراى دور.
مَبَرَّة - مَبَرَّات، ج: فرمانبردارى از پدر و مادر.
حَجٌّ مَبْرُورٌ: حج قبول شده.
بَيْعٌ مَبْرُورٌ: معامله كه در آن خيانت و دروغ نباشد.
بَربَر - بَرابِرَة، ج: گروهى و طايفه اى هستند.
بِربِر: كلمه ئيكه گوسفندان را خوانند.
بُربُر: مرد بسيار آواز و پرصدا.
بَربار: شير، غوغا و فريادكننده به خشم.
دَلْوٌ بَربارٌ: دلو با صدا.
بُربُور: كاه و كزل گندم.
بَرابير: خوراكى است كه از دانه هاى خوشه گندم در شير خوابانيده ترتيب دهند.
(بَرِءَ) بَراءً و بَرائَةً و بُرُوءَاً، ف: پاك و بيزار شد از عيب و قرض و غيره.
بَرَءَ اللَّهُ الْخَلْقَ بَرءاً و بُرُءاً، م: آفريد خدا خلق را.