فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی

احمد سیاح

نسخه متنی -صفحه : 5263/ 40
نمايش فراداده

ايجام: داخل شدن شير در بيشه.

تَاَجَّمَ عَلَيْهِ: خشم گرفت بر او.

تَاَجَّمَتِ النَّارُ: زبانه زد آتش.

تَاَجَّمَ النَّهارُ: سخت گرم شد روز.

تَاَجَّمَ الْاَسَدُ: درآمد شير در بيشه.

اَجْم: هر خانه چهار گوشه پهن و هموار.

اَجَمَة - اُجْم و اُجُم و اَجَم و اجام و اِجام و اَجَمات، ج: درختهاى بسيار بهم پيچيده، بيشه، نيزار، جنگل.

اُجُم - اجام، ج: قلعه.

اَجيم: زبانه آتش.

اجام: غوك ها، قورباغه ها.

اَجُوم: كسى كه ناخوش گرداند بر مردم نفسهاى ايشان را.

(اَجَنَ) الْماءُ اَجْناً و اُجُوناً و اَجَناً، ض ن ف: برگرديد آب از مزه و رنگ - اجِن و اَجِن، ص.

اَجَنَ الْقَصَّارُ الثَّوْبَ: كوفت گازر جامه را.

اَجْنَة و اُجْنَة و اِجْنَة: بلندى دوگونه در چهره (لغتى است در وجنه).