با مراجعه به كتب منطق براى اطلاع از راى مشهور در كيفيت حصول يقين در خبر متواتر در مى يابيم كه منطق ارسطويى، خبر متواتر را اين چنين تعريف كرده است: «خبر متواتر، نقل جماعت كثيرى است كه اتفاق شان به دروغ، محال است » . از خلال اين تعريف پى مى بريم كه خبر متواتر از دو ركن اساسى تركيب يافته است: 1) اخبار عدد كثير .
2) عدد كثير به حدى باشد كه توافق آن ها بر دروغ، محال باشد .
ركن اول درباره ى ولادت امام مهدى عليه السلام به حس و وجدان ثابت است . اما درباره ى ركن دوم، از منطق ارسطويى سؤال مى كنيم كه: چگونه ممكن است محال بودن اجتماع افراد زيادى به دروغ ثابت شود؟
منطق ارسطويى مى گويد: اين مساله از قضاياى بديهيه اى است كه عقل به مجرد تصورش، به آن حكم مى كند، مانند: قضيه ى «كل بزرگ تر از جزء است » . همان طور كه اين قضيه از بديهيات است و عقل به مجرد تصور طرفين موضوع و محمول و نسبت بين آن دو، به آن حكم مى كند، هم چنين قضيه ى استحاله ى توافق افراد كثيرى كه غرض ورزى آن ها بر كذب ثابت نشده، قضيه اى است كه عقل به بداهت آن حكم مى كند . پس مى بينيم كه در منطق ارسطويى، خبر متواتر يكى از قضاياى ضرورى شش گانه قرار گرفته است .
نظر مرحوم شهيد صدر اين است كه سبب پيدايش يقين در قضاياى متواتر و تجربى، حساب احتمال است، نه آن چه در منطق ارسطويى به آن اشاره رفته است . مثلا در قضيه ى «غدير خم » ، زمانى كه مخبر اول از اين قضيه خبر مى دهد، احتمال صدق درحد 1% است و هنگامى كه نفر دوم نيز خبر مى دهد، احتمال صدق و مطابقت با واقع به 2% مى رسد و هم چنين با اخبار جديد از هر راوى، احتمال صدق و مطابقت با واقع، تقويت و در مقابل، احتمال مخالفت خبر با واقع، ضعيف مى گردد و به حد صفر يا قريب به آن مى رسد و اين، منشا حصول يقين در قضاياى متواتر و تجربى است .
در خبر متواتر لازم نيست كه هر يك از راويان خبر، از ثقات و عدول باشند; زيرا خبر متواتر خود به خود مفيد يقين و قطع به مفاد آن است و در جاى خود نيز ثابت گشته است كه قطع و يقين بودن احتياج به جعل شارع، حجت است . بر خلاف خبر واحد كه حجيت آن يا از باب حجيت خبر ثقه است - بنابر نظر عده اى از اصوليون - و يا از باب حجيت خبر موثوق به است، طبق نظر عده ى ديگرى . به هر دو تقدير، ما به اثبات وثاقت در خبر واحد محتاجيم .
بنابر آن چه ذكر كرديم، نتيجه مى گيريم كه ما نمى توانيم با احاديثى كه بر ولادت امام مهدى عليه السلام به عنوان موعود عالمى دلالت مى كند و فوق حد تواتر است، معامله ى خبر واحد كنيم و هر يك از راويان اين اخبار را مورد نقد وبررسى قرار دهيم و در صورت عدم اثبات وثاقت آنان، احاديث را مورد طعن قرار دهيم .