مصونیت از فراموشی

محمد اصغری نژاد

نسخه متنی -صفحه : 6/ 5
نمايش فراداده

اينها و نمونه­هايي از اين دست - که کم نيستند - همه، گوياي اين مطلب هستند که انسان غير معصوم، در پرتو تعاليم انبيا و اوصياي الهي مي­تواند قوه حافظه و يادآوري خويش را به حدّي که - کمتر يا اصلاً - دچار فراموشي نشود، برساند. وقتي يک فرد معمولي مي­تواند سيستم عصبي و روحي خود را تا بدين گستره برساند، پيداست که شدت و قوت حافظه و ذاکره حضرت ابوالفضل و حضرت زينت و حضرت علي­اکبر سلام­الله عليهم اجمعين و نظايرشان چگونه خواهد بود؛ و از آن بالاتر - که در قوه وهم هم نمي­گنجد - حافظه و ذاکره حضرات معصومين عليهم­السّلام است.

بنابراين، نيازي به تذکر و توضيح نيست که اين انوار مقدس، هيچ­گاه از بدو تولد تا شهادت - حتي براي يک لحظه - دچار عارضه ، نسيان و فراموشي نگشته و تمامي معلومات بي‌انتهايشان را در اذهان مبارک خويش به ياد داشته­اند.

عصمت ائمه (عليهم السلام) از سهو و نسيان در نگاه علما

گرچه با تذکرات پيشين، هيچ‌گونه نيازي به نقل گفتار انديشمندان اسلامي در اين زمينه وجود ندارد، لکن براي تکميل بحث و زدودن شبهه­هاي احتمالي و نيز زينت بخشيدن به اين مقال، بجاست آنها را مندرج سازيم:

1 - مرحوم شيخ محمدحسن مظفر (م 1375 ق) گويد: « مخفي نيست که رياست امام، رياستي ديني و زعامتي الهي و نيابت از رسول اکرم (ص) در اداي وظيفه است. و هدف از آن, مجرد حفظ حوزه حکومت و ايجاد امنيت در بين مردم نيست؛ چه اگر هدف، منحصر به اينها باشد، يک رهبر کافر يا منافق يا بدترين گناهکاران هم مي­تواند از عهده آن برآيد. ولي چون مقصود از چنين زعامتي - مانند امر رسالت - تحصيل اموري است که نيکبختي دنيا و عقبي را در پي دارد، بايد امام نيز مانند پيامبر، معصوم باشد و کليه صفتهاي کمال را دارا بوده و در تمامي خصلتهاي پسنديده، از سايرين افضل باشد.»[11]

در آغاز اين مقال گذشت که تذکر و حفظ از جمله صفتهاي کمالي است؛ بنابراين، امام بايد آن را دارا بوده و از ضد آنها يعني سهو و نسيان، مبّرا باشد.

نبايد از ياد برد که عصمت، شامل مصونيت از دو بخش گناهان، سهو و نسيان و نيز شک، شبهه و جهل مي­باشد. نويسنده «کلم­الطيب» در اين باره مي­گويد: «نخستين شرط امامت، عصمت است. عصمت بر دو قسم است: اول عصمت از گناهان به اين معنا که از جميع معاصي چه صغيره و چه کبيره، حتي از خيال معصيت در همه عمر، مبّرا و مصون باشد. دوم، عصمت از سهو و نسيان و شبهه و جهل و صفات رذيله و اعمال قبيحه.» [12]

2 - شيخ طوسي در کتاب «تهذيب­الاحکام» در جايي درباره اينکه پيامبر(ص) دچار فراموشي نمي­گردد، گفته است: «انديشه­ها از پذيرش صدور فراموشي از پيامبر (ص) امتناع دارند.» [13]

3 - شيخ مفيد(ره) در رساله­اي در رد کساني که نسبت فراموشي به پيامبر(ص) داده­اند مي­گويد: «روايتي که ناصبيان و مقلدين [14] ، از شيعه نقل کرده­اند که پيامبر(ص) در نماز دچار فراموشي شد، از جمله خبرهاي واحدي است که هيچ ثمره علمي و عملي دربر ندارد و هر کس به يکي از اين­گونه خبرها عمل نمايد،، به ظن، اعتماد کرده که خداوند از عمل به آن در دين نهي کرده است. روي برتافتن از چنين خبري - به طور يقين - واجب است؛ به دليل اينکه پيامبر (ص)، هيچ نقصاني نداشته و کامل بوده و معصوم؛ و خداوند او را از خطاي در عمل حفظ کرده است.» [15]

شيخ در جايي ديگر گويد: «پيامبر ما محمد(ص) از زماني که خداوند او را خلق کرد و تا آنگاه که روحش را قبضه نمود، هيچ­گاه - نه از روي تعمد نه از روي فراموشي - خلاف و گناهي را مرتکب نشد.» [16]

3- فقيه تراز اول ديگري به نام جعفر بن ­حسن­ حلي معروف به محقق اول (م 676 ق) در کتاب معروف خويش به نام «المختصرالنافع» بعد از نقل روايتي، مي­گويد: حق اين است که منصب امامت، از سهو در عبادت، پيراسته است.» [17]

بديهي است که هر فضيلتي که در يکي از ائمه يا همه آنان وجود داشته باشد، در پيامبر (ص) نيز - به طور حتم - موجود است؛ زيرا همان­گونه که در قرآن مجيد بيان شده، آن حضرت، مقام امامت را نيز دارا بود.

4 - علامه حلي در کتاب «تذکرة ­الفقها» بعد از نقد روايتي، گويد: «پيامبر(ص) معصوم است و فراموشي نسبت به ايشان، امکان ندارد.» [18]

5 - ايشان همچنين در يکي از آثار خود به نام «رساله سعديه» گويد: «علما در موضوع خطا و فراموشي پيامبر(ص)، اختلاف دارند؛ گروهي بر اين عقيده­اند که ايشان دچار خطا و فراموشي نمي­شود و جمع ديگري، چنين چيزي را نسبت به ايشان ممکن دانسته­اند.»

وي بعد از نقل و نقد گفته گروه دوم، در پايان فرموده است: «اين گروه نفهميده­اند که نسبت دادن چنين سخناني به ايشان - در حقيقت - کفر است... اگر فراموشي و خطا در حق پيامبر(ص) جايز باشد، در کليه سخنان و اعمال ايشان چنين چيزي امکان خواهد داشت، و با اين حال ديگر هيچ اطميناني به خبرهايي که ايشان از سوي خداوند تعالي و ديگر اديان و شرايع بازگو فرموده، باقي نخواهد ماند. و معلوم است که توصيف پيامبر(ص) به عصمت، سنجيده­تر و بهتر از آن مي­باشد که او را به ضد آن توصيف نماييم.» [19]

علامه در جاي ديگري مي­گويد: «امام براي جلوگيري از خطايي که از مکلفّان، امکان وقوعش مي­رود، نصب شده؛ اگر او هم جايز الخطا باشد، بايستي براي جلوگيري از خطاي او، امام ديگري نصب شود و اين موجب تسلسل است.» [20]

6 - فرزانه علوم معقول و منقول قرن نهم هجري - فاضل مقداد سيوري - در کتاب «شرح نهج­المسترشدين»، گستره عصمت پيامبر(ص) و امام(ع) را در چارچوب امور چهارگانه ذيل مي­داند:

الف) در تبليغ دين؛ ب) در اعتقادات ديني ؛ ج) در کارهاي ديني؛ د) در کارهاي دنيوي .[21]

7 - بهاء الملة والدين - شيخ بهايي - در اثر خويش به نام « جواب­المسائل­المدنيات» گويد: « پيراستگي انبيا و ائمه (عليهم­السلام) از اشتباه و فراموشي, مورد اتفاق و اجماع همه علماي شيعه است.» [22]

8 - فقيه بي­نظير عالم تشّيع، محمدبن جمال­الدين مکي معروف به شهيد اول (م 786 ق) در کتاب «ذکري­الشيعه» گويد: «برهان عقلي، به پيراستگي پيامبر (ص) از فراموشي استوار گشته است... همه علماي شيعه پيش از شيخ صدوق و استادش و بعد از آنان، در نفي سهو و فراموشي از پيامبر (ص) و ائمه اطهار (عليهم­السّلام) اتفاق نظر دارند.»

شهيد اول ، نظير همين فرموده را در کتاب «البيان» نيز ابراز کرده است. [23]

9 - فيلسوف و زاهد بزرگ قرن سيزدهم هجري، حکيم سبزواري در اين زمينه مي­فرمايد: «عصمت در انبيا و اوصيا و ملائکه - در اعتقادات و تبليغ، و در احکام و افعال، از گناهان صغيره و کبيره، خواه به عمد و خواه به سهو و خواه از روي خطاي در تأويل، در همه عمر، بيش از بعثت و بعد از بعثت در پيامبران و در امام، پيش از منصوب­شدن به مقام امامت و بعد از آن در علم و عمل - به معناي مصونيت از خطا، سهو و فراموشي است.»[24]

10 - علامه شيخ محمدرضا مظفر در اين مورد مي­فرمايد: «علماي اماميه معتقدند که ائمه اطهار بايد مانند انبيا از انجام تمامي کارهاي زشت و ناپسند - از خردسالي تا هنگام مرگ، چه عمدي و چه سهوي - مصون و معصوم باشند؛ چون آنان برپادارندگان و حافظان شرع­اند و در اين موضوع، مانند رسول خدا (ص) هستند.» [25]