در عدالت اسلامى، براى بدكاران بخشش پيش بينى شده است، ولى اين بخشش بر پايه عاطفه و رافت، مبتنى نيست، زيرا اول بايد آثار و پى آمدهاى بخشايش در جامعه بررسى شود; اگر از اين كار ضرر و زيانى متوجه نظم جامعه گردد، و احيانا گنه كار دوباره به عمل خود ادامه دهد و بر تجرى او به گناه افزوده شود، عدالت اسلامى، بخشايش را با انگيزه رافت اجازه نمى دهد، بلكه در اين گونه موارد مجازات مجرم را بر نيكوكارى ترجيح مى دهد، زيرا از امنيت جامعه در برابر فساد و بى نظمى حمايت مى كند . نيكوكارى فضيلت اخلاقى است، ولى بايد در مورد افرادى كه شايستگى آن را دارند اعمال شود . يكى از اهداف عدالت اسلام، برانگيختن وجدان نيكوكارى انسان ها از راه به كارانداختن عقل و تامل و تفكر است .
در حقيقت، رافت و نيكوكارى از عظمت روح بشر و حس زيباشناسى او سرچشمه مى گيرد و بايستى تمام اعمال هر مسلمان در پرتو آن انجام شود . پيامبر صلى الله عليه و آله در اين باب فرموده است:
«همگى رفتارهاى نيك، نظير لبخندى كه از ديدار دوستى بر چهره شما نقش مى بندد، محبتى كه به همسايه خود مى كنيد، نيكو كارانه است و برابر با بخشش و دستگيرى از مستمندان است . كمك به راه گم كرده اى، يارى به نابينايى، برداشتن پاره سنگى، بوته خارى و هر مانع ديگرى از پيش پاى رهنوردى، نيكوكارى است .»
در فقه اسلامى، تقوا يا اطاعت و پيروى از امر خدا، همان عدالت اخلاقى است كه در انديشه و رفتار فرد مسلمان بايد رعايت شود . امانت، فروتنى و صداقت در روابط انسان ها (كه دين اسلام پيوسته بدان اصرار مى ورزد) همان محبت و ايثارى است كه در همه حال بايد به ديگران مخصوصا خويشاوندان و همسايگان رعايت شود .
قرآن، به منزله كليد گشودن كاخ با شكوه اخلاق اسلامى است كه در اختيار هر مسلمانى گذاشته شده است . مكمل ارزش هاى اخلاقى در اسلام عبادت خداوند است . به بيان ديگر، آن كه عبادت خدا را مطابق دستورات شرع به جا نياورد، اصولا نمى تواند در نظر اسلام، انسان شايسته اى به حساب آيد . با اين همه، عبادت اسلام كوركورانه و خارج از اعتدال نيست، و در عبادت هم اصل ميانه روى رعايت گرديده است . همان گونه كه بشر دوستى اسلام نيز بر پايه اعتدال و ميانه روى است . تنها در برابر خداست كه آدمى، همه مصلحت ها، حتى هستى خود را از ياد مى برد .