منتخب الأحکام

یوسف صانعی

نسخه متنی -صفحه : 161/ 27
نمايش فراداده

چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است

(مسئله 139) تيمّم به خاك، ريگ، كلوخ و سنگ، اگر پاك باشند، صحيح است و به گِل پخته، مثل آجر و كوزه و آهك و گچ پخته نيز تيمّم صحيح است.

(مسئله 140) تيمّم بر سنگ گچ و سنگ آهك و سنگ مرمر سياه و ساير اقسام سنگها صحيح است: ولى تيمّم به جواهر، مثل سنگ عقيق و فيروزه، باطل است.

كيفيت تيمّم (مسئله 141) در تيمّم، چهار چيز واجب است:

1. نيّت:

2. زدن كف دو دست با هم برچيزى كه تيمّم به آن صحيح است:

3. كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن، از جايى كه موى سر مى رويد، تا ابروها و بالاى بينى، و بنا بر احتياط واجب، بايد دستها روى ابروها هم كشيده شود:

4. كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ.

احكام تيمّم (مسئله 142) اگر شخص مختصرى از پيشانى و پشت دستها را مسح نكند، تيمّم او باطل است، چه عمداً مسح نكند، يا مسئله را نداند، يا فراموش كرده باشد: ولى دقّت زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند تمام پيشانى و پشت دست مسح شده، كافى است.

(س 143) كسى به علّت جراحات وارد شده به بعضى از اعضاى وضو، مجبور است كه تيمّم نمايد، آيا مى تواند براى بقا برطهارت (با اينكه وقت نماز نرسيده است) تيمّم كند و با آن تيمّم، نماز بخواند، يا اينكه بايد دوباره تيمّم كند؟

ج ـ تيمّم به قصد بودن بر طهارت، كه امرى مرغوبٌ فيه است، ظاهراً مانعى ندارد و با همان تيمّمِ قبل از وقت، اگر عذر تا آخر وقت باقى باشد، مى تواند نماز بخواند، «فإنّ التراب أحد الطهورين، و يكفيك عشر سنين». 7/2/76

(س 144) اگر كسى عمداً تا وقت تنگ نشود، غسل نكند و نماز نخواند و در تنگى وقت، نماز را با تيمّم (تيمّم بدل از غسل) بخواند و براى نماز بعدى عمداً غسل نكند، نماز او چه حكمى دارد؟ آيا با همان تيمّم، درست است؟

ج ـ تأخير در نماز، عمداً و با تمكّن از وضو و غسل تا تنگى وقت كه فرد مجبور شود با تيمّم آن را به جا آورد، گناه و معصيت است و بايد توبه نمايد، هر چند خود نماز صحيح است و اين گونه تيمّمها كه براى تنگى وقت است، براى نمازهاى بعدى كه وقتش موسّع است، مفيد نيست و نماز با آن باطل است، هر چند آن نماز را تا تنگى وقتش هم به تأخير بيندازد كه در اين صورت، باز بايد تيمّم نمايد و حكم سابق را دارد. 27/10/70

(س 145) اگر در كف دست تيمّم كننده، خون خشك شده اى باشد و تطهيرش ممكن نباشد، آيا مى تواند عين خون را برطرف كرده، تيمّم كند، يا بايد با پشت دست تيمّم كند؟

ج ـ به نظر اخير اين جانب، همان برطرف نمودن عين خون در طهارت و پاك شدن مثل كف دست كفايت مى كند، ولى به هر حال طهارت ماسح، گرچه شرط نيست، ليكن احتياط مستحب، طهارت ماسح است، و اگر تطهير ولو با زوال عين خون امكان ندارد، با همان كف دست تيمّم كند: زيرا به پشت دست منتقل نمى شود. 8/3/76