(س 10) آيا تقليد از اعلم بر مكلّف لازم است يا خير؟
ج ـ على الاحوط (اگر نگوييم بنا بر اقوى) لازم است و چگونه مى توان به عدم لزوم آن فتوا داد با اينكه از محقّق ثانى(قدس سره)نقل شده كه صريحاً ادّعاى اجماع بر عدم جواز تقليد از غير اعلم كرده: بلكه از سيّد مرتضى علم الهدى(قدس سره) نيز منقول است كه عدم جواز تقليد از غير اعلم، از مسلّمات شيعه است. 13/10/73
(س 11) آيا اعلميّت امرى نسبى است؟ مثلاً آيا فردى كه داراى نظريّاتى در دين است، به صرف امضا شدن نظريّاتش توسط مجتهدى، مى توان از او به عنوان اعلم تقليد كرد؟
ج ـ معيار، اعلميّت در استنباط احكام شرعى از ادلّه است و آن هم، منوط به كثرت تحصيل و تدريس خارج فقه و اصول در حوزه هاى علميّه و كرّ و فرّ در مسائل فقهى است. 14/4/74
(س 12) اين جانب چند سال قبل از انقلاب، با توجه به وظيفه شرعى اى كه داشتم، صرفاً با تشخيص خودم و بدون توجه و علم به شرايط انتخاب مجتهد جامع الشرائط، رساله شخصى را تهيّه و از او تقليد كردم. آيا اين نحوه تقليد، صحيح است يا خير؟
ج ـ اگر در آن زمان، به اعلم بودن ايشان اطمينان داشته ايد، يا بدون توجه به اين جهات، به فتواى ايشان عمل كرده ايد و بعد از تحقيق نيز اعلميّت ديگران برايتان محرز نشده، تقليد و عمل شما صحيح است: امّا اگر اعلميّت شخص ديگرى را احراز كرديد، رجوع از شخص اول بر شما واجب است و عمل بعد از احراز، بايد منطبق با فتواى همان اعلم باشد، و اگر الآن متوجه اعلميّت ديگرى شده ايد، مضرّ به اعمال گذشته شما نيست. 22/8/68