به نقل مامقانى، شيخ طوسى گاه او را از اصحاب حضرت جواد و ديگر گاه ازاصحاب حضرت هادى و زمانى از اصحاب امام حسن عسكرى مى نويسد.
وى از مردم قار(ظ:غار) رى و از قدماى اديبان و لغت دانان بوده است، و به عهدثعلب نحوى (متوفى به سال 291) به بغداد درآمد، و با ابوالعباس مبرّد مباحثه ومناظره داشت، و در لغت غالب مى آمد امّا در نحو مغلوب مى شد.
ياقوت نام او را درمعجم البلدان والمشترك،در ذكر قار آورده است.
وى از سادات طهران به زمان شاه اسماعيل صفوى بود، و به هندوستان رفت وهمان جا درگذشت؛ از او است:درين فصل گل هرچه دارى به مى دهمبادا كه ديگر بهارى نيايد
1 .فهرست كتب شيخ طوسى،ص 167، س 8؛رجال كشى،ص 349، س 18؛رجال نجاشى،ص 140، س 19؛نضدالايضاح،ص 167، س 2؛منهج المقال،ص 180، س 1 و س 15؛نقدالرجال،ص 169، س 7، ستون راست؛تنقيح المقال، مامقانى، ج 2، ص 91، س 4. 2 .معجم البلدان،ج 4، ص 12، س 12؛المشترك،ص 338، س 3.