عارفى از دهقانان اوائل قرن دهم هجرى بود، و شاعرى او را از آن كار باز آورد؛اين مطلع از او است:بى گل روى تو گلگشت گلستان نكنملب ببندم، سخن از غنچه خندان نكنم
وى از كُلين ورامين رى است، و شيخ ابوجعفر محمدبن يعقوب كلينى از كلينفشافويه رىابوصالح از محمدبن ايوب روايت كند.
2 .معجم البلدان،ج 4، ص 334، س 7.