صفات حميده مانند نداشت ، ليكن مى شنود سؤال اهل فاقه و حاجت را ، و مى داند آنچه راكه از وى طلب مى نمايند ، باز خواهشمند است از طالب معروف تا طلب حاجت از وىكند ، و بلندى مجد از پدران و اجداد اوست هر چند دنىّ لئيم پستى او را خواهد ، و پدران اوبه بندگان بخشش ها كردند ، و به مهمانها مهربانى ها نمودند ، و در زمان ترس و نزول نوائبمانند شيرها بودند ، پس از براى ايشان بزرگى و بزرگوارى ارثى است كه از پدرانشانيافته اند و عطاء به عزّت است ، و چون بزرگى از ايشان بميرد به جاى آن بيايد مانند آن تااصلاح امور بندگان را كند .
بعد از شرح حال زيد بن حسن خالى از فائده نيست از براى رفع شبهاتِ بعضى ازبى خبران ، در مقام بيان و توضيح حال زيد بن على بن الحسين و زيد النار بن موسى بنجعفر (ع) برائيم .
اما زيد بن على شهيد ، كمالات نفسانيّه اش لا تحصى است و عبارت مرحوم شيخ مفيداست :وَكانَ زَيدُ بنُ عَلىٍّ عَينَ اِخوَتِهِ بَعد اَبى جَعفَرٍ الباقرِ عليه السلام واَفضَلَهُم ، وكانَ وَرِعاً عابداً فَقِيهاًسَخيّاً شُجاعاً دَعَا بِالسّيْفِ يَأمُرُ بالاَمرِ وَيَنْهى عَن المُنكَر ويَطلبُ بثاراتِ الحُسَين عليه السلام ، وهُو جَمُّالفَضائِلِ عَظيمُ المَناقِبِ وَحَليفُ القُرآنِ والاُسطوانَةُ.و آنچه كرد با طايفه أمويّه و زمره مروانيّه براى خدا و خونخواهى دماء طاهره و نفوسمطهّره جدّ بزرگوار و سائرين از اولياء اللّه بوده ، و حضرت صادق عليه السلام در خبرى كه مشروحاست فرمود :« ويلٌ لِمَنْ سَمِعَ واعِيَتَهُ وَلَمْ يُجِبْه »، يعنى : واى به كسى كه ناله زيد را بشنودو او را يارى ننمايد .