روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 2 -صفحه : 428/ 194
نمايش فراداده

جمعه دهم عاشوراء وقت عصرى به درجه و عزّ شهادت عظمى فائز گرديد .

و امير لشكر شقاوت اثر يزيد بن معاويه و حاكم ايشان عبيداللّه بن زياد بن مرجانه ،وآمر آن فرقه لئام عمر بن سعد بن وقّاص ، ومباشر در قتل آن سرور اوّل ، سنان بن انسوجمعى ديگر ، و قاطع رأس شريف شمر بن ذى الجوشن ضبابى ، عليهم لعائن اللّه جميعاً .

و مدفن شريف آن بزرگوار ـ به روايت مشهور ـ در قطعه زمينى معروف به كربلا است ،وخود آن بزرگوار فرمودند :« لقد خُيِّرَ لى مَصرعٌ اَنا اُلاقيهِ بَين النَّواويس وَكَربلاء ».و « كربل » در نزد اهل لغت ارض رخوه را گويند ، براى تهاجم و تراكم بلايا و رزايا آنزمين را كرب و بلا خواندند ، و شايد مصرع آن بزرگوار كربلا بوده است.

و بنا بر حديث صحيح در رجعت مدفن وى « عمورا » شد ، و آن نيز در كربلا است ،و البته ارض نينوا و غاضريّه و شفينهوشاطى الفرات غير از كربلا است ، و عجب است باآن كه اهل كوفه على ما هو المتيقّن سى هزار نفر بودند آن بدن شريف را با ابدان ديگر دفننكردند !

بلى ، آن چه به هديه بردند از كربلا به كوفه سه چيز بود : اموال و رحال منهوبه و رؤوسمطهّره مقطوعه ، وعيالات مأسوره مَسْبيّه .

پس از سه روز حضرت على بن الحسين عليهما السلام به اعانت بنى اسد بر آن اجساد طاهره