روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 2 -صفحه : 428/ 259
نمايش فراداده

اين الكفاة الم يكفوا خليفَتَهُملما راَوهُ صَريعاً وهُو يَبتَهِلُ

يعنى : كسانى كه از پادشاه كفايت كارها مى كردند اكنون چه شده است ؟ ! افتادهو تضرّع مى نمايد و كسى از او كفايت نمى كند وى را و نگرانند .اين الكُفاةُ التى ماجُوا لما غَضبُوااين الحُماة التى تُحمى بها الدول

« كماة » جمع است و « كمّى » شجاعى است كه خود را در سلاح پنهان مى كند و بر اونگرانند ، و « ماجوا » از « موج » است ، يعنى : شجاعان و دليران چون به يكديگرمى رسيدند و غضب مى كردند چه شدند ؟ ! و كجا رفتند آنان كه دولتها را نگاهبان بودندو از ايشان حمايت كرده مى شدند ؟ !اين الرّماةُ الم يَمنَع بِاَسْهُمِهِملما اَتَتك سِهامُ الموت تنتصلُ

« رُماة » تيراندازان ، « انتصال » پياپى به يكديگر تيرانداختن است ، يعنى : كجا هستندتيراندازان آيا باز نداشتند با آنها تيرهاى مرگ را كه پياپى بر تو مى آمد ؟ !هيهات! ما منعوا ضيماً ولا دفعواعنك المنيّة اذ وافى بك الاَجلُ

« ضيم » ستم ، « منية » و « اجل » مرگ است ، يعنى : بسيار دور است كه رفع ظلم و دفعمرگ نكردند در وقتى كه زمان وى رسيد .ولا الرُّشى دَفعتها عنك لو بذلواولا الرُّقى نَفَعت فيها ولا الحِيَلُ

( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .