روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 2 -صفحه : 428/ 334
نمايش فراداده

فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَ قْرَبُ مِنْ ذلِكَ . يَا مُحَمَّدُ! يَا عَلِىُّ! يَا عَلِىُّ! يَا مُحَمَّدُ! اكْفِيانِى فَإِنَّكُما كافِياىَ وَانْصُرانِى فَإِنَّكُما ناصِراىَ . يَا مَوْلاىَ! يَا صاحِبَ الزَّمانِ! الْغَوْثَ الْغَوْثَ! أَدْرِكْنِى أَدْرِكْنِى! » . و ابوالحسن گفت : وقتى كه حضرت حجّة اللّه در خواب مى فرمود : يا صاحب الزمان !اشاره به سينه مباركش مى فرمود ، گويا اشاره به آن بود در وقتى كه شخص آن بزرگوار رامى خواند اشاره نمايد .

در اجازه دعاء حرز يمانى از مرحوم مجلسى بزرگ از مرحوم

سيّد اسحاق استرآبادى كه خدمت امام عصر شرفياب شده بود مخفى نماند مرحوم علامه مجلسى بزرگ آخوند ملا محمد تقى ابن مرحوم ملا مقصودعلى به خطّ شريف خود در پشت دعاء« حرز يمانى »كه منسوب به حضرت امير عليه السلام[است]به خطّ شريف خودشان مرقوم فرمودند :

بسم اللّه الرحمن الرحيم

الحمد للّه ربّ العالمين والصّلوة على اشرف المرسلين وعترته الطّاهرين.

و بعد ، سيّد نجيب اديب حبيب زبدة السادات العظام والنقباء الكرام آقا مير محمد هاشمـ ادام اللّه تعالى تأييده بجاه محمد وآله الاقدسين ـ از من اجازه حرز يمانى خواست ، پسبه وى اجازه داده كه به همين سند از من روايت كند از آنچه عابد زاهد آقا مير اسحاقاسترآبادى كه مدفون در كربلا است خبر داد از حضرت خليفة اللّه فى العالمين صاحبالعصر والزمان صلوات اللّه عليه وعلى آبائه الاقدسين بدين گونه : از سفر مكّه از حاج بازماندم و از بسيارى راه رفتن خسته شدم و از زندگى خود مأيوس گرديدم ، افتادم بر روىخاك مانند محتضر پس شروع به شهادت گفتن كردم ، آن گاه بر بالين خود مولانا ومولى