است بر اثبات مراد و مدّعا به .
پس بعبارة اخرى مى گوئيم در ترجمه اين كلمه مباركه« اِنّ اللّه واحدٌ »: خداوند احدو يگانه است كه زبانها و عقلها بر يگانگى وى مُقرّ و معتقدند و يكتائى است كه هميشهبوده ، و كسى از وى انتزاع نشده يعنى : منشأ انتزاع نمى شود ، و ذات شريفش از تركيبذهنى و خارجى منزّه است .
ويكى از مخلوقات نيست و تمام موجودات از اوست .
و معنى احد هم واحد است ، و همان معنى سابق كه در واحد ذكر شد در احد هم ذكرتوان كرد ،والاَحَدُ هُو الفَردُ الّذى لَم يَزل وَحْده وَلَم يَكُن مَعَه آخرُ .
و در سوره توحيد خداوند مجيد «قُلْ هُوَ اْللّه ُ أَحَدٌ »فرمود ، نه قل هو اللّه واحد ، براىآنكه نفى عدد و اثنينيّت و كثرت كرده باشد ، و مناط هم همين است .
و علماء مى گويند كه : احَد در آيه مباركه نَكِره است كه بَدل براى مَعرفه واقع شده استكه اسم مبارك اللّه باشد نظامى خوش گفت :تعالى يكى بى مثل و مانندكه خوانندش خداوندان خداوندبرى از خويش و از پيوند و از كسصفاتش قل هو اللّه احد بسزهر شمعى كه بينى روشنائىبه وحدانيّتش باشد گواهىو اين بيت نيز از« منطق الطير »خاطر دارم بنويسم :
پس حضرت عبدالعظيم عليه السلام عنوان عقيده خودش را زمان اظهار دين بر نفى كثرتو اثبات وحدت قرار داد كه اصل اصيل در ايمان و ركن ركين همان است و اقرار به وى اوّلاًاَلزَم واَوجَب است ، بعد تاكيداً عرض كرد : قوله : «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ ».